- شکاکین
- از پارسی شک کنندگان پر گمانان جمع شکاک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) شکاکان شک کنندگان
معنی شکاکین - جستجوی لغت در جدول جو
- شکاکین
- شکاک، کسانی که در عقاید مذهبی شک می آورند، در فلسفه جمعی از حکما که معتقد بودند علم به چیزی که ورای تجربه قرار داشته باشد محال است و در هیچ امری نباید رای و حکم قطعی داد و همۀ امور را باید با شک و شبهه تلقی کرد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع دکان، کرپه ها دوکان ها سکو بلندی، جایی که کاسب اجناس خود را در آن نهد و فروشد. حجره داد و ستد جمع دکاکین، تخته ای که روی آن نشینند نیمکت
جمع سکین، کارد ها دشنه ها
از پارسی شکداشت پر گمانی
شکاک بودن شک بودن، منکر حصول علم قطعی بودن
دکّان ها، مغازه ها، جمع واژۀ دکّان
Skepticism
скептицизм
Skeptizismus
скептицизм
sceptycyzm
ceticismo
scetticismo
escepticismo
scepticisme
scepticisme
संशयवाद
skeptisisme
סַפְקָנוּת
şüphecilik
mashaka
ความสงสัย
সংশয়বাদ
شکاکیت
جمع رکن، استون ها، دیوانیان دیوانمردان، جمع ارکان، جمع رکن ستونها. یا اراکین دولت. سران دولت
اشتقاق
پیروان ابو جعفر محمد بن خلیل سکاک اند که خود از شاگردان هشام بن الحکم بود در (کتاب التوحید) خود خدا را دارای پیکر دانسته است
جمع سماک ماهی فروشان