جدول جو
جدول جو

معنی شورگل - جستجوی لغت در جدول جو

شورگل
(گُ)
دهی از دهستان بناجو بخش بناب شهرستان مراغه است و 360 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیرگل
تصویر شیرگل
(دخترانه و پسرانه)
مرکب از شیر (شجاع) + گل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شهرگل
تصویر شهرگل
(دخترانه)
گل شهر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شورگز
تصویر شورگز
نوعی درخت گز که معمولاً در شوره زار می روید
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
قسمی از درخت گز که شوره گز نیز گویند. (ناظم الاطباء). نوعی از درخت گز است که در شوره روید و آن را به عربی اثل گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). شورگژ. شوره گژ. (یادداشت مؤلف). رجوع به شوره گز شود
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی است از بخش کهنوج شهرستان جیرفت. سکنۀ آن 100 تن. آب آن از چشمه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(وَ گَ سَ)
دهی است از دهستان سهندآباد بخش بستان آباد شهرستان تبریز، واقع در 27هزارگزی شوسۀ میانه به تبریز و دارای 274 تن سکنه است. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 شود
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی از دهستان حومه بخش شاهپور شهرستان خوی است و 277 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل که در 42 هزارگزی باختر گرمی و 30 هزارگزی راه شوسۀ گرمی به اردبیل واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و گرمسیر و دارای 37 تن سکنه، آب آن از چشمه و رود خانه درآورد تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و حبوبات و شغل مردمش زراعت و گله داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
مرده شوی خانه، غسال خانه
فرهنگ گویش مازندرانی