- شهرود (پسرانه)
- نهر و رودخانه بزرگ، نام سازی
معنی شهرود - جستجوی لغت در جدول جو
- شهرود
- سازی بود در قدیم که طول آن دو برابر طول عود است و بر آن ده سیم مزوج بندند و کاسه و سطح آن بر هیئت عود است و اکنون متروک است، تار گنده و بم که در سازها بندند
- شهرود ((شَ))
- سازی بود سیمی شبیه به عود، نوایی از آهنگ های قدیم
- شهرود
- شاهرود،
برای مثال بکرده راست با مزمار شهرود / بکرده راست با بربط ربابا (منوچهری - ۲۱۲)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
رودی بزرگ، شاهروز، روز شاهان، شهرود نام سازی باستانی، شاه روزگار، داری بخت و روز شاه، نام شهری که خسروپرویز پادشاه ساسانی بنا کرد
سیحون
رود بزرگ رودخانه بزرگ رودخانه عظیم، رود بزرگ ساز سیم بزرگ آلات موسیقی تار بمی که در اکثر سازها بندند مقابل نوعی ساز شهرود
پولی که ارزش حقیقی آن کمتر از بهای اسمی آن باشد و بنابراین در غیر محلی که ضرب شده ارزش چندان ندارد: بزرگزاده نادان بشهروا ماند که در دیار غریبش بهیچ نستانند 0 (گلستان 114)
رود بزرگ، نوعی ساز
سکه ای که فقط در قلمرو فرمان روای محلی ضرب کنندۀ آن رواج داشت، برای مثال بزرگ زادۀ نادان به شهروا ماند / که در دیار غریبش به هیچ نستانند (سعدی - ۱۲۱) ، سکه ای که ارزش حقیقی آن کمتر از ارزش اسمی آن باشد
سازی که ده زه داشته باشد. می گویند باربد این ساز را می نواخته
Citizen
гражданин
Bürger
громадянин
obywatel
cidadão
cittadino
ciudadano
citoyen
burger
नागरिक
warga negara
مواطنٌ
vatandaş
พลเมือง
নাগরিক