جدول جو
جدول جو

معنی شهبانو - جستجوی لغت در جدول جو

شهبانو
(دخترانه)
شاه بانو ملکه، همسر شاه
تصویری از شهبانو
تصویر شهبانو
فرهنگ نامهای ایرانی
شهبانو
ملکه
تصویری از شهبانو
تصویر شهبانو
فرهنگ واژه فارسی سره
شهبانو
شهربانو ملکه. توضیح طبق فرمان محمد رضا شاه پهلوی (1340 ه. ش) ملکه ایران بلقب فوق خوانده شد
فرهنگ لغت هوشیار
شهبانو
((شَ))
ملکه، همسر شاه
تصویری از شهبانو
تصویر شهبانو
فرهنگ فارسی معین
شهبانو
بانوی شاه، ملکه
تصویری از شهبانو
تصویر شهبانو
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شهربانو
تصویر شهربانو
(دخترانه)
شه بانو (همسر شاه)، ملکه، بانوی شهر، نام یکی از دختران یزدگرد پادشاه ساسانی و همسر امام حسین (ع) و مادر امام سجاد (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهبانو
تصویر شاهبانو
(دخترانه)
ملکه، شهبانو، نام دختر فخرالدوله دیلمی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شهربانو
تصویر شهربانو
بانوی شهر، بانوی بزرگ، ملکه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهبان
تصویر شهبان
(پسرانه)
برادر زرین ملک در داستان ملک بهمن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شهبان
تصویر شهبان
جمع شهاب، زبانه های آتش گل خورشیدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دربانو
تصویر دربانو
(دخترانه)
در (عربی) + بانو (فارسی) مرکب از در (مروارید) + بانو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شهربان
تصویر شهربان
(پسرانه)
حاکم شهر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شکربانو
تصویر شکربانو
(دخترانه)
(به کسر شین) شکر (سنسکریت) + بانو (فارسی) بانوی شیرین و زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زربانو
تصویر زربانو
(دخترانه)
بانویی که چون زر می درخشد، نام دختر رستم پهلوان شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شادبانو
تصویر شادبانو
(دخترانه)
بانوی شاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهربانو
تصویر مهربانو
(دخترانه)
زنی که چون خورشید می درخشد، بانوی خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آقبانو
تصویر آقبانو
پارچه ای نخی که زنان بعنوان چارقد بسر کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلبانو
تصویر گلبانو
(دخترانه)
بانوی چون گل، بانویی زیبا چون گل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آقبانو
تصویر آقبانو
اسپیده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شهربانی
تصویر شهربانی
پلیس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شهربان
تصویر شهربان
مامور پلیس، پلیس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دهبانی
تصویر دهبانی
نگهبانی ده، کدخدائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهبانج
تصویر شاهبانج
پارسی تازی شگته شاهبانگ اسپرغم بیابانی
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است پایا از تیره مرکبان که ارتفاعش بین نیم تا یک متر میرسد و معمولا به حالت خودرو در اراضی خشک می روید. ساقه این گیاه راست و برگهایش نوک تیز و ناهموار و دارای کرک پنبه یی در سطح تحتانی پهنک است. طبق گل گیاه مذکور کوچک و بر روی آن گلهایی لوله یی به رنگ سفید یا مایل به زرد است. از این گیاه سابقا به عنوان مقوی معده و مدور معرق و قاعده آور استفاده میکردند ولی امروزه متروک است. در استعمال خارجی از شاه بانگ بعنوان التیام دهنده زخمها استفاده میشود این گیاه در اکثر نقاط دنیا و نیز ایران می روید شایانگ بذیلبا شاهبانج شجره البراغیث طباق منتن قوثیرا قونیزه اسپرم غم بیابانی شوکه منیه شوکه منتنه برنوف ترهلی شاه بانج شابانج
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره صلیبیان که در سواحل شنی مناطق معتدل آسیای صغیر و اروپا و شمال افریقا و آمریکا میروید. گیاهی است یکساله و دارای ریشه های خوراکی است فجل الجمل رشادالبحر فجیله شرتیله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شابانج
تصویر شابانج
پارسی تازی گشته شابانگ تس سگ (گویش شیرازی) از گیاهان دارویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شش بانو
تصویر شش بانو
شش سیاره: زحل مشتری مریخ زهره عطارد قمر (در نظر قدما)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهبازی
تصویر شهبازی
حالت و کیفیت شاهباز، چیره دستی تسلط
فرهنگ لغت هوشیار
ورنران منسوب به شهوت آن چه از روی شهوت صورت گیرد، صاحب شهوت دارای شهوت آرزومند. یا قوه شهوانی. قوه شهوت قوه شهویه مقابل قوه غضبانی
فرهنگ لغت هوشیار
اداره ایست که وظیفه آن حفظ امنیت شهر و استقرار نظم و تعقیب بزهکاران است و آن تابع وزارت کشور است نظمیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهربان
تصویر شهربان
مرزبان، حاکم و نگهدارنده شهر
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره گزنه ها که دو پایه و علفی و یک ساله است. ارتفاعش بین 1 تا 2 متر و گاهی هم بیشتر است. دارای گونه های مختلف و بویش قوی و نامطبوع است. برگهای این گیاه متقابل و دارای 5 تا 7 لوب عمیق دندانه دار با دمبرگ دراز می باشد، گلهای نر شاهدانه به صورت مجتمع و به طور آویخته بر روی برگها خارج می شود در قسمت انتهایی آن قرار دارد. در هر گل نر 5 پرچم موجود است. گلهای ماده بدون دمگل مشخصی در بغل گوشوارک های شبیه برگ قرار گرفته اند میوه شاهدانه فندق سیاه یا قهوه یی رنگ است و محتوی یک دانه تقریبا بدون آلبومن است. منشا اصلی این گیاه آسیاست ولی امروزه در اکثر نقاط معتدل و گرم کشت می شود. از گونه های مختلف شاهدانه الیاف قابل استفاده در نساجی بدست میظید. از دانه شاهدانه نیز روغنی با بوی قوی و نامطبوع حاصل می گردد که به مصرف تهیه صابونهای نرم و سوخت می رسد از نظر درمانی سر شاخه های گلدار یا میوه دار این گیاه مورد استفاده است. مخلوطی از برگهای کوبیده آن و شاخه گلدار وی که به هم فشرده است و به علت دارا بودن صمغ بهم چسبیده اند بنام بنگ به بازار عرضه می شود سابقا بنگ به مصرف تدخین می رسید ولی امروزه از آن مشروبات و داروهای مسکنی استفاده میکنند. از سرشاخه های این گیاه صمغ خاصی به صور می آید که به نام چرس موسوم است و به صور مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. سر شاخه های گلدار بدون برگ به نام حشیش به بازار عرضه میشده و در مورد استفاده و تدخین قرار میگرفته است قنب شاهدانج شدانق قنب هندی شهدانق حشیشه الفقرا ورق الخیال جز اعظم. توضیح برخی کتب اشتباها کنف را مرادف با شاهدانه ذکر کرده اند در حالی که کنف گیاهی است از تیره پنیرکیان و مشابهتش با شاهدانه بعلت داشتن الیاف قابل استفاده در نساجی است. یا شاهدانه چینی. یکی از گونه های شاهدانه است که مانند شاهدانه هندی مورد استفاده قرار میگیرد و تقریبا همه خواص آن را دارد. میوه اش به رنگ مایل به سبز و شامل غشایی با شبکه سفید رنگ است قنب نیل قنابوس نقل خواجه شن قنبرا قنبیرا قنابس. یا شاهدانه صحرائی. کنف. یا شاهدانه کانادایی. شاهدانه هندی. یا شاهدانه مصری. کنف. یا شاهدانه هندی. شاهدانه. پارسی تازی گشته شاهدانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهربان
تصویر شهربان
حاکم و نگهدارندۀ شهر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کدبانو
تصویر کدبانو
زن خانه دار، بانوی خانه، زنی که کارهای خانه را با نظم و ترتیب اداره می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهدانج
تصویر شهدانج
شاه دانه، گیاهی یکساله با برگ هایی بلند و دانه هایی به اندازۀ فندق که از آن مواد مخدر و الیاف گرفته می شود، گردی مخدر که از سرشاخ های این گیاه گرفته می شود و به صورت تدخین یا خوردن مصرف می شود
بنگ، فنگ، بنج، زمرّد گیاه، زمرّدگیا، شاهدانج، کنودانه
فرهنگ فارسی عمید