مخفف شاهنشاه. شاه شاهان و شاهان شه. شاهان شاه: به زر بافته تاج شاهنشهان چنان جامه هرگز نبد در جهان. فردوسی. ندید و نبیند کس اندر جهان چو تو شاه بر تخت شاهنشهان. فردوسی. جاودان شاد زیادی و بتو شادزیاد فلک عالم شاهنشه گیتی سلطان. فرخی. وگر این عاشق نومید شود از در تو از در خسرو شاهنشه دنیا نشود. منوچهری. گر روم بدو سپاری و گر ترک شاهنشه ری کنی غلامش را. ناصرخسرو. وز گرد مصاف روی نصرت شاهنشه شه نشان گشاید. خاقانی. طراز آفرین بستم قلم را زدم بر نام شاهنشه رقم را. نظامی. چو ماه آمد برون از ابر مشکین بشاهنشه درآمد چشم شیرین. نظامی. رجوع به شاهنشاه شود
مخفف شاهنشاه. شاه شاهان و شاهان شه. شاهان شاه: به زر بافته تاج شاهنشهان چنان جامه هرگز نبد در جهان. فردوسی. ندید و نبیند کس اندر جهان چو تو شاه بر تخت شاهنشهان. فردوسی. جاودان شاد زیادی و بتو شادزیاد فلک عالم شاهنشه گیتی سلطان. فرخی. وگر این عاشق نومید شود از در تو از در خسرو شاهنشه دنیا نشود. منوچهری. گر روم بدو سپاری و گر ترک شاهنشه ری کنی غلامش را. ناصرخسرو. وز گرد مصاف روی نصرت شاهنشه شه نشان گشاید. خاقانی. طراز آفرین بستم قلم را زدم بر نام شاهنشه رقم را. نظامی. چو ماه آمد برون از ابر مشکین بشاهنشه درآمد چشم شیرین. نظامی. رجوع به شاهنشاه شود
منسوب به شروانشه. منسوب به شروانشاه. منسوب به پادشاه شروان: فر شروانشهی ز راه زبان آب آتش نشان برانگیزد. خاقانی. نوروز نو شروانشهی چل صبح و شش روزش رهی جاسوس بختش زآگهی دی علم فردا داشته. خاقانی. رجوع به شروانشه و شروانشاه و شروان شود
منسوب به شروانشه. منسوب به شروانشاه. منسوب به پادشاه شروان: فر شروانشهی ز راه زبان آب آتش نشان برانگیزد. خاقانی. نوروز نو شروانشهی چل صبح و شش روزش رهی جاسوس بختش زآگهی دی علم فردا داشته. خاقانی. رجوع به شروانشه و شروانشاه و شروان شود
مخفف شاهانشاهی. شاهنشهی. سلطنت و پادشاهی. (ناظم الاطباء). رجوع به شاهنشاهی شود: هر فرمان که از حضرت شهنشاهی صادر شود جز انقیاد و مطاوعت صورت نبندد. (سندبادنامه ص 324). شهنشاهی و نامش جاودان باد تنش آسوده و دل شادمان باد. (ویس و رامین)
مخفف شاهانشاهی. شاهنشهی. سلطنت و پادشاهی. (ناظم الاطباء). رجوع به شاهنشاهی شود: هر فرمان که از حضرت شهنشاهی صادر شود جز انقیاد و مطاوعت صورت نبندد. (سندبادنامه ص 324). شهنشاهی و نامش جاودان باد تنش آسوده و دل شادمان باد. (ویس و رامین)
شاه شاهان پادشاه پادشاهان سلطان السلاطین، خدای تعالی، به پادشاه کوچک نیز اطلاق میشود (به عنوان مبالغه)، یا شاهنامه زند واستا. خورشید. یا شاهنامه فلک. خورشید
شاه شاهان پادشاه پادشاهان سلطان السلاطین، خدای تعالی، به پادشاه کوچک نیز اطلاق میشود (به عنوان مبالغه)، یا شاهنامه زند واستا. خورشید. یا شاهنامه فلک. خورشید
شاه شاهان پادشاه پادشاهان سلطان السلاطین، خدای تعالی، به پادشاه کوچک نیز اطلاق میشود (به عنوان مبالغه)، یا شاهنامه زند واستا. خورشید. یا شاهنامه فلک. خورشید
شاه شاهان پادشاه پادشاهان سلطان السلاطین، خدای تعالی، به پادشاه کوچک نیز اطلاق میشود (به عنوان مبالغه)، یا شاهنامه زند واستا. خورشید. یا شاهنامه فلک. خورشید