جدول جو
جدول جو

معنی شنیر - جستجوی لغت در جدول جو

شنیر
(شِنْ نی)
بدخوی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). شنیره. (اقرب الموارد) ، بسیارشر. (منتهی الارب). بسیار شر و عیوب. (از اقرب الموارد). شنیره. (اقرب الموارد). و رجوع به شنیره شود، بسیارعیب. (منتهی الارب). شنیره. (اقرب الموارد).
- بنوشنیر، بطنی است از عرب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
شنیر
بسیار شر، بدخوی
تصویری از شنیر
تصویر شنیر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از منیر
تصویر منیر
(دخترانه)
آنچه از خود نور داشته باشد، درخشان، تابان، روشن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شبیر
تصویر شبیر
(پسرانه)
نام پسر هارون از پیامبران بنی اسرائیل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شعیر
تصویر شعیر
جو۱ jo [w]، شعیره، واحد ملک، معادل یک شانزدهم دانگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شریر
تصویر شریر
بدکار، صاحب شرّ، شرور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شلیر
تصویر شلیر
شلیل، درختی از تیرۀ گل سرخیان با میوه ای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو به رنگ سرخ و زرد، شفرنگ، مالانک، تالانه، تالانک، شفترنگ، رنگینا، رنگینان، شکیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکیر
تصویر شکیر
شلیل، درختی از تیرۀ گل سرخیان با میوه ای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو به رنگ سرخ و زرد، رنگینان، رنگینا، تالانه، شفترنگ، شفرنگ، تالانک، مالانک، شلیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهیر
تصویر شهیر
معروف و مشهور میان مردم، نامدار، نامور، نامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پنیر
تصویر پنیر
نان خورشی که از شیر درست کنند، شیر را کمی گرم می کنند بعد پنیرمایه به آن می زنند به فاصلۀ چند ساعت مانند ماست می بندد سپس آن را در کیسه می ریزند تا آبش برود و سفت شود. پنیر دارای مقدار زیادی مواد سفیده ای، چربی، کلسیم و فسفر است، ویتامین a، b و c نیز دارد. پنیری که از شیر چربی نگرفته تهیه شود ارزش غذایی بیشتری دارد
پنیر نخل: ماده ای سفید، شیرین و به شکل پنیر که در بالای ساقه درخت خرما به وجود می آید، پنیر خرما، جمار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شنار
تصویر شنار
عار، ننگ، زشت ترین عیب
شوم، کسی که هر کجا پا بگذارد بدبختی و مصیبت پیدا شود، مشئوم، پاسبز، منحوس، مشوم، نامبارک، میشوم، نامیمون، خشک پی، بدیمن، مرخشه، سیاه دست، بدشگون، نحس، بداغر، بدقدم، سبز پا، سبز قدم، تخجّم، نافرّخ، شمال برای مثال زان که بی شکری بود شوم و شنار / می برد بی شکر را در قعر نار (مولوی - ۷۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منیر
تصویر منیر
نور دهنده، درخشنده، درخشان
فرهنگ فارسی عمید
(شِنْ نی رَ)
به معانی شنیر. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به شنیر شود
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
عیب کردن. (زوزنی). عیب کردن کسی را یا شنوانیدن عیب او را و رسوا کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شنیب
تصویر شنیب
خوشابدندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهیر
تصویر شهیر
نامی بلند آوازه، مشهور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنیع
تصویر شنیع
زشت، قبیح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منیر
تصویر منیر
درخشنده، تابان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنید
تصویر شنید
شنیدن: گفت و شنید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شغیر
تصویر شغیر
بد خوی
فرهنگ لغت هوشیار
پسر خوانده، کبتنگبین چوبی که بر سر آن موم انگبین دار گذارند و در کندو نهند تا کبت (زنبور عسل) بچگان را انگبین خوراند
فرهنگ لغت هوشیار
سپاسگزار، پا جوش شاخه که از بن درخت بر آید، نو شاخه ستاک، کرک جوجه، رمکان موی زهار، نهال رز، ریزه برگ، موی سست ستور شیرده که علف اندک خورد و شیر بسیار دهد شکور، سپاسگزار شاکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعیر
تصویر شعیر
جو، نام غله معروف است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنار
تصویر شنار
ننگ و رسوایی کبک رومی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنغیر
تصویر شنغیر
بد زبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شفیر
تصویر شفیر
کناره پلک چشم که مژه بر آن می روید
فرهنگ لغت هوشیار
درختی است از تیره گل سرخیان از دسته بادامی ها که در حقیقت یکی از گونه های هلو محسوب است. میوه اش از هلو کوچکتر و بدون کرک و دارای طعمی مطبوع است. اصل این درخت از آسیا است و بهترین نوع آن در ایران کشت می شود شلیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شطیر
تصویر شطیر
دوروغریب، نیمه چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شخیر
تصویر شخیر
بانگ خر، خروپف خرناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجیر
تصویر شجیر
درختناک پردرخت، بیگانه، شمشیر، دوست پست ناجور، هیچکاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبیر
تصویر شبیر
سریانی تازی گشته ازشپر نیکو برنام رهنمودحسین علیه السلام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شریر
تصویر شریر
بدکار، صاحب شر
فرهنگ لغت هوشیار
از شیر گاو یا گوسفند درست میکنند. طرز ساخت آن: شیر را کمی گرم میکنند بعد پنیر مایه را به آن اضافه میکنند بعد و در آفتاب میگذارند بفاصله چند ساعت مانند ماست میبندد، آنرا در کیسه میریزند و یک چیز سنگین روی آن میگذارند تا آب آن برود وکاملاً سفت شود بعد آنرا مصرف میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشنیر
تصویر تشنیر
رسواکردن رسوایاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنیر
تصویر پنیر
((پَ))
خوراکی که از شیر بسته ترتیب دهند
فرهنگ فارسی معین