شنگور. کماچۀ دیرک خیمه یعنی تخته ای مدور و میان سوراخ که بر سر چوب خیمه محکم سازند، بادریسۀ دوک یعنی چوب و چرمی که بر گلوی آن کنند. (ناظم الاطباء). و رجوع به شنگور شود
شنگور. کماچۀ دیرک خیمه یعنی تخته ای مدور و میان سوراخ که بر سر چوب خیمه محکم سازند، بادریسۀ دوک یعنی چوب و چرمی که بر گلوی آن کنند. (ناظم الاطباء). و رجوع به شنگور شود
ویژگی آنکه در شب جایی را نبیند، در علم زیست شناسی جانور پستانداری با پوزۀ باریک، گوش های برجسته، دندان های بسیار تیز و قوۀ بینایی ضعیف که دست و پایش با پردۀ نازکی به هم متصل شده و به شکل بال درآمده است که با آن می تواند مثل پرندگان پرواز کند، بیواز، خربیواز، شب پره، شب یازه، شبکور، مرغ عیسی، شیرمرغ، وطواط
ویژگی آنکه در شب جایی را نبیند، در علم زیست شناسی جانور پستانداری با پوزۀ باریک، گوش های برجسته، دندان های بسیار تیز و قوۀ بینایی ضعیف که دست و پایش با پردۀ نازکی به هم متصل شده و به شکل بال درآمده است که با آن می تواند مثل پرندگان پرواز کند، بیواز، خربیواز، شب پره، شب یازه، شبکور، مُرغ عیسی، شیرمرغ، وطواط
شنگرک. (حاشیۀ برهان چ معین). بادریسۀ خیمه را گویند و آن تخته ای باشد مدور و میان سوراخ که بر سر چوب خیمه محکم سازند، بادریسۀ دوک. چوب و چرمی که بر گلوی دوک کنند. (برهان) (جهانگیری) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) : نارسیده ترنج بارورش چون فقع کوزه و چو شنگور است. ابوالفرج رونی
شنگرک. (حاشیۀ برهان چ معین). بادریسۀ خیمه را گویند و آن تخته ای باشد مدور و میان سوراخ که بر سر چوب خیمه محکم سازند، بادریسۀ دوک. چوب و چرمی که بر گلوی دوک کنند. (برهان) (جهانگیری) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) : نارسیده ترنج بارورش چون فقع کوزه و چو شنگور است. ابوالفرج رونی
نام شهری نزدیک گنجه از اران. (ناظم الاطباء) (از برهان). شهری است به اقلیم پنجم در ارانات و به آن منسوب است صحرای شمکور و آن را شمکوره نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج). قلعه ای است در نواحی اران از آن تا گنجه یک روز راه است و از آنجا است ابوالقاسم المجمع... شمکوری. (از انساب سمعانی). نام شهری به ارمینیه و آن را متوکلیه نیز نامند. (دمشقی). شهری است (به اران) با کشت و برز بسیار آبادان و بانعمت و از وی جامه های پشمین خیزد از هرگونه. (حدود العالم). از گنجه تا شمکور که اکنون خراب است دو فرسنگ ازاو تا یورت شاداق بان سه فرسنگ. (نزههالقلوب ج 3 ص 181). رجوع به نزههالقلوب ص 218 و تاریخ سیستان ص 78شود
نام شهری نزدیک گنجه از اران. (ناظم الاطباء) (از برهان). شهری است به اقلیم پنجم در ارانات و به آن منسوب است صحرای شمکور و آن را شمکوره نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج). قلعه ای است در نواحی اران از آن تا گنجه یک روز راه است و از آنجا است ابوالقاسم المجمع... شمکوری. (از انساب سمعانی). نام شهری به ارمینیه و آن را متوکلیه نیز نامند. (دمشقی). شهری است (به اران) با کشت و برز بسیار آبادان و بانعمت و از وی جامه های پشمین خیزد از هرگونه. (حدود العالم). از گنجه تا شمکور که اکنون خراب است دو فرسنگ ازاو تا یورت شاداق بان سه فرسنگ. (نزههالقلوب ج 3 ص 181). رجوع به نزههالقلوب ص 218 و تاریخ سیستان ص 78شود