جدول جو
جدول جو

معنی شنونتن - جستجوی لغت در جدول جو

شنونتن(زْ / زِ)
بلغت زند و پازند بمعنی نوشتن باشد و ’شنونمی’ یعنی ’نویسم’ و ’شنونید’ یعنی ’بنویسید’. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شنویدن
تصویر شنویدن
شنیدن، درک کردن صدا به وسیلۀ قوۀ شنوایی، گوش دادن، درک کردن بوی چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شنونده
تصویر شنونده
ویژگی کسی که صدایی یا سخنی را می شنود، گوش دهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکوفتن
تصویر شکوفتن
شکافتن، شکافته شدن، گشوده شدن، وا شدن، شکست دادن لشکر، شکوفیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شپوختن
تصویر شپوختن
اشپیختن، ریختن و پراکنده کردن چیزی، پاشیدن آب یا چیز دیگر، پاشیدن، افشاندن، اشپوختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
آشنا شدن، واقف شدن، دانستن، اشناختن، شناسیدن، اشناسیدن
با کسی آشنایی داشتن، دوستی داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شنافتن
تصویر شنافتن
شنیدن و گوش دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
آشنا شدن، دانستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنویدن
تصویر شنویدن
شنیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنونده
تصویر شنونده
مستمع، سامع، کسی که گوش میدهد
فرهنگ لغت هوشیار
به گوش رسانیدن مطلبی را به سمع کسی رساندن اسماع، وادار به شنیدن کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
((ش تَ))
دانستن، اقرار کردن، دوستی داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شپوختن
تصویر شپوختن
((ش تَ))
پاشیدن، افشاندن، شپیختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شنونده
تصویر شنونده
مخاطب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شنونده
تصویر شنونده
Listener
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
Recognize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شنونده
تصویر شنونده
auditeur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
reconnaître
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شنونده
تصویر شنونده
ouvinte
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
reconocer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شنونده
تصویر شنونده
oyente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شنونده
تصویر شنونده
ascoltatore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
riconoscere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
reconhecer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
признавать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شنونده
تصویر شنونده
听众
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
认出
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شنونده
تصویر شنونده
słuchacz
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
rozpoznać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
впізнавати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شنونده
تصویر شنونده
слухач
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شنونده
تصویر شنونده
Zuhörer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
erkennen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شنونده
تصویر شنونده
слушатель
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شناختن
تصویر شناختن
herkennen
دیکشنری فارسی به هلندی