شنا، رفتن مسافتی در آب با حرکت دادن دست ها و پاها، اشناه، آشناب، شنار، آشناه، اشنه، اشناب، آشنا، شناو، سباحت برای مثال ای به دریای عقل کرده شناه / وز بد و نیک روزگار آگاه (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۴۷)
شِنا، رفتن مسافتی در آب با حرکت دادن دست ها و پاها، اِشناه، آشناب، شِنار، آشناه، اَشنَه، اِشناب، آشِنا، شِناو، سِباحَت برای مِثال ای به دریای عقل کرده شناه / وز بد و نیک روزگار آگاه (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۴۷)
گروهی از مسلمانان که معتقد به خلافت بلافصل علی بن ابی طالب و اولاد آن حضرت می باشند، پیرو شیعۀ امامیه: از فرقه های شیعه که به خلافت بلافصل علی بن ابی طالب و یازده فرزندش، یکی پس از دیگری، معتقدند، شیعۀ اثناعشریه، شیعۀ دوازده امامی شیعۀ اثناعشریه: از فرقه های شیعه که به خلافت بلافصل علی بن ابی طالب و یازده فرزندش، یکی پس از دیگری، معتقدند، شیعۀ امامیه، شیعۀ دوازده امامی شیعۀ دوازده امامی: از فرقه های شیعه که به خلافت بلافصل علی بن ابی طالب و یازده فرزندش، یکی پس از دیگری، معتقدند، شیعۀ امامیه، شیعۀ اثناعشریه شیعۀ اسماعیلیه (باطنیه، سبعیه، هفت امامی): از فرقه های شیعه که بعد از امام جعفر صادق، اسماعیل فرزند آن حضرت را امام می دانند شیعۀ باطنیه: شیعۀ اسماعیلیه، از فرقه های شیعه که بعد از امام جعفر صادق، اسماعیل فرزند آن حضرت را امام می دانند شیعۀ سبعیه: شیعۀ اسماعیلیه، از فرقه های شیعه که بعد از امام جعفر صادق، اسماعیل فرزند آن حضرت را امام می دانند شیعۀ هفت امامی: شیعۀ اسماعیلیه، از فرقه های شیعه که بعد از امام جعفر صادق، اسماعیل فرزند آن حضرت را امام می دانند شیعۀ زیدیه: از فرقه های شیعه که به جای امام محمد باقر به امامت زید فرزند امام زین العابدین معتقدند، یعنی بعد از فوت امام زین العابدین به جای امام محمد باقر، زید پسر دیگر آن حضرت را امام می دانند
گروهی از مسلمانان که معتقد به خلافت بلافصل علی بن ابی طالب و اولاد آن حضرت می باشند، پیرو شیعۀ امامیه: از فرقه های شیعه که به خلافت بلافصل علی بن ابی طالب و یازده فرزندش، یکی پس از دیگری، معتقدند، شیعۀ اثناعشریه، شیعۀ دوازده امامی شیعۀ اثناعشریه: از فرقه های شیعه که به خلافت بلافصل علی بن ابی طالب و یازده فرزندش، یکی پس از دیگری، معتقدند، شیعۀ امامیه، شیعۀ دوازده امامی شیعۀ دوازده امامی: از فرقه های شیعه که به خلافت بلافصل علی بن ابی طالب و یازده فرزندش، یکی پس از دیگری، معتقدند، شیعۀ امامیه، شیعۀ اثناعشریه شیعۀ اسماعیلیه (باطنیه، سبعیه، هفت امامی): از فرقه های شیعه که بعد از امام جعفر صادق، اسماعیل فرزند آن حضرت را امام می دانند شیعۀ باطنیه: شیعۀ اسماعیلیه، از فرقه های شیعه که بعد از امام جعفر صادق، اسماعیل فرزند آن حضرت را امام می دانند شیعۀ سبعیه: شیعۀ اسماعیلیه، از فرقه های شیعه که بعد از امام جعفر صادق، اسماعیل فرزند آن حضرت را امام می دانند شیعۀ هفت امامی: شیعۀ اسماعیلیه، از فرقه های شیعه که بعد از امام جعفر صادق، اسماعیل فرزند آن حضرت را امام می دانند شیعۀ زیدیه: از فرقه های شیعه که به جای امام محمد باقر به امامت زید فرزند امام زین العابدین معتقدند، یعنی بعد از فوت امام زین العابدین به جای امام محمد باقر، زید پسر دیگر آن حضرت را امام می دانند
گروه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (ترجمان القرآن جرجانی ص 63) (از اقرب الموارد) ، گروه همدل. (دهار) (از مهذب الاسماء). گروه یاران. (مقدمۀ لغت میر سیدشریف جرجانی ص 3). قومی وگروهی علیحده که جمع شوند بر امری. (غیاث) ، پیرو و یاران مرد: شیعه الرجل (واحد و جمع و تثنیه و مذکر و مؤنث در وی یکسان است). (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). پیروان. (مقدمۀ لغت میر سیدشریف جرجانی ص 3). انصار. اتباع. (غیاث). اتباع و انصار و پیروان. تابع و ناصر و پیرو. (واحد و جمع و مذکر و مؤنث یکسان). (یادداشت مؤلف) ، مذهب دوستداران علی و آل او. پیرو علی علیه السلام. مقابل سنی. (یادداشت مؤلف)
گروه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (ترجمان القرآن جرجانی ص 63) (از اقرب الموارد) ، گروه همدل. (دهار) (از مهذب الاسماء). گروه یاران. (مقدمۀ لغت میر سیدشریف جرجانی ص 3). قومی وگروهی علیحده که جمع شوند بر امری. (غیاث) ، پیرو و یاران مرد: شیعه الرجل (واحد و جمع و تثنیه و مذکر و مؤنث در وی یکسان است). (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). پیروان. (مقدمۀ لغت میر سیدشریف جرجانی ص 3). انصار. اتباع. (غیاث). اتباع و انصار و پیروان. تابع و ناصر و پیرو. (واحد و جمع و مذکر و مؤنث یکسان). (یادداشت مؤلف) ، مذهب دوستداران علی و آل او. پیرو علی علیه السلام. مقابل سنی. (یادداشت مؤلف)
شیعه. درختی که گل آنرا زنبور عسل می خورد و شهد آن بهترین شهدهاست و نیز جامه ها را با این گل خوشبوی کنند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، دفعه. (از اقرب الموارد)
شیعه. درختی که گل آنرا زنبور عسل می خورد و شهد آن بهترین شهدهاست و نیز جامه ها را با این گل خوشبوی کنند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، دفعه. (از اقرب الموارد)
زن بدان جهت که تابع شوی خود است. (منتهی الارب). الزوجه لمشایعتها الزوج. ’هل لک من شاعه’، ای زوجه. (اقرب الموارد، ذیل ش ی ع) ، خبرهای پریشان. (منتهی الارب)
زن بدان جهت که تابع شوی خود است. (منتهی الارب). الزوجه لمشایعتها الزوج. ’هل لک من شاعه’، ای زوجه. (اقرب الموارد، ذیل ش ی ع) ، خبرهای پریشان. (منتهی الارب)
ورفانی خواهشگری، هده همسایگی هده هنبازی، دیوانگی، چشم زخم حق همسایگی. یا حق شفعه. هر گاه مال غیر منقول قابل تقسیمی بین دو تن مشترک باشد و یکی از دو شریک حصه خود را به فصد بیع به شخص ثالثی منتقل کند شریک دیگر حق دارد قیمتی را که مشتری داده است به او بدهد و حصه مبیعه را تملک کند. این حق را حق شفعه و صاحب آن را شفیع گویند
ورفانی خواهشگری، هده همسایگی هده هنبازی، دیوانگی، چشم زخم حق همسایگی. یا حق شفعه. هر گاه مال غیر منقول قابل تقسیمی بین دو تن مشترک باشد و یکی از دو شریک حصه خود را به فصد بیع به شخص ثالثی منتقل کند شریک دیگر حق دارد قیمتی را که مشتری داده است به او بدهد و حصه مبیعه را تملک کند. این حق را حق شفعه و صاحب آن را شفیع گویند