جدول جو
جدول جو

معنی شنجار - جستجوی لغت در جدول جو

شنجار
شنگار، گیاهی خاردار با برگ هایش سیاه یا قرمز تیره و ریشۀ سبز، خالوما
تصویری از شنجار
تصویر شنجار
فرهنگ فارسی عمید
شنجار
(شِ)
مأخوذ از شنگار فارسی و بمعنی آن. (ناظم الاطباء). معرب شنگار است که نوعی از سرخ مرد باشد و آن را به عربی شجرهالدم و حناءالغوله و عاقرشمعاو عودالفالوذج گویند. (برهان). از اعجمیات است. (نشوءاللغه ص 96). انجشا. انخسا. رجل الحمامه. انشوسا. حالوم. خالوما. تانیست. انقلیا. قالقس. ابوخلسا. (یادداشت مؤلف). معرب شنگار معروف به خص الحمار و آن را کحلاء و حمیراء و رجل الحمامه نیز گویند، و آن نباتی است خاردار دوسیده به زمین، بیخ آن سطبر بقدر انگشت، سرخ مانند خون، دست را به مس سرخ گرداند و در زمین نیکوخاک روید. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نامی است که در اندلس به رجل الحمامه دهند. (یادداشت مؤلف). ابوحلسا. فیلیوس. خس ّالحمار. الکحلاء. الحمیراء. ریشه ای است به اندازۀ انگشت مایل به سیاهی که در تابستان سرخی آن فزونی یابد و دارای برگهای خاردار چسبیده به زمین است ودر میان آن تنه ای است که در سر آن گلی مایل به زردی است. (از ضریر انطاکی ص 223). بعضی آن را خس ّالحمار خوانند و مانند کاهو بسیار بزرگ است و ساقش به سطبری انگشت بود. (نزهه القلوب). و رجوع به شنگار شود
لغت نامه دهخدا
شنجار
پارسی تازی گشته شنگار از گیاهان
تصویری از شنجار
تصویر شنجار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زنجار
تصویر زنجار
زنگار، ماده ای سمّی به رنگ سبز که از عمل اسید استیک در سطح مس به وجود می آید، اکسید مس، زنگ آهن، ژنگار، اکسید دو کوئیور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شنگار
تصویر شنگار
گیاهی خاردار با برگ هایش سیاه یا قرمز تیره و ریشۀ سبز، خالوما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شنغار
تصویر شنغار
پرندۀ شکاری، باز سیاه چشم، سنقر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غنجار
تصویر غنجار
سرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجر، غنجاره، گنجار، آلگونه، آلغونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، گلغونه، ولغونه، لغونه، والگونه، بهرامن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گنجار
تصویر گنجار
سرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجر، غنجار، غنجاره، آلگونه، آلغونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، گلغونه، ولغونه، لغونه، والگونه، بهرامن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هنجار
تصویر هنجار
راه و روش، طرز و قاعده، راه، طریق، جاده، برای مثال ز هنجار دیگر درآمد به روم / فروماند گنج اندران مرز و بوم (نظامی5 - ۸۹۸)، کنایه از راه راست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنجار
تصویر کنجار
تفالۀ روغن گرفتۀ کنجد یا دانۀ دیگر که به عنوان خوراک دام مصرف می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هنجار
تصویر هنجار
راه و روش وطریق و طرز و قاعده و قانون، راه راست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنجار
تصویر گنجار
سرخییی که زنان بر روی مالند غازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فنجار
تصویر فنجار
سوار خوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غنجار
تصویر غنجار
سرخیی که زنان در روی مالند گلگونه غازه
فرهنگ لغت هوشیار
نخاله و ثقل تخم کنجد و هر تخمی که روغن آنرا گرفته باشند: روغن و کنجاره بهم خوب نیست ایشان کنجاره و من روغنم. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنزار
تصویر شنزار
زمین ریگزار و پر شن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنغار
تصویر شنغار
ترکی باز از مرغان شکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنفار
تصویر شنفار
سبک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنقار
تصویر شنقار
ترکی باز از مرغان شکاری
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته زنگار زنگ فلزات آیینه و جز آن اکسید مس، نامی است که به انواع مختلف استات مس به سبب رنگ سبز آنها داده اند. یا زنگار معدنی زاج سبز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غنجار
تصویر غنجار
((غَ نْ))
سرخاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنجار
تصویر کنجار
((کُ))
نخاله و ثفل تخم کنجد و هر تخمی که روغن آن را گرفته باشند، کنجاره، کنجال، کنجاله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گنجار
تصویر گنجار
((گُ))
سرخاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هنجار
تصویر هنجار
((هَ))
روش، طریق، قاعده، قانون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هنجار
تصویر هنجار
قاعده، رسم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شنزار
تصویر شنزار
Sandy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شنزار
تصویر شنزار
sablonneux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شنزار
تصویر شنزار
песчаный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شنزار
تصویر شنزار
sandig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شنزار
تصویر شنزار
піщаний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شنزار
تصویر شنزار
piaszczysty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شنزار
تصویر شنزار
沙质的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شنزار
تصویر شنزار
arenoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شنزار
تصویر شنزار
sabbioso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شنزار
تصویر شنزار
arenoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی