جدول جو
جدول جو

معنی شناعیف - جستجوی لغت در جدول جو

شناعیف
(شَ)
جمع واژۀ شنعاف، به معنی سر کوه یا کوه بلند و مرد درازبالا و عاجز. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). و رجوع به شنعاف شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تضاعیف
تصویر تضاعیف
مندرجات، اثنای چیزی
فرهنگ فارسی عمید
(شَ)
جمع واژۀ شنعاب، به معنی مرد درازبالا. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به شنعاب شود
لغت نامه دهخدا
(شَ عَ)
شنعتی. شنعت کار. رسوا:
چون طشت بی سرند و چو در جنبش آمدند
الا شناعتی و دریده دهن نیند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(شَ)
جمع واژۀ شنغاب، به معنی شنغب. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به شنغاب شود
لغت نامه دهخدا
(ش فی یَ)
اعراب خزاعلی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(شَ یَ / شَ ئی یَ)
رجل شنائیه، مرد دشمنی کننده. (منتهی الارب). مرد مبغض. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(قَ)
جمع واژۀ قنعاس بمعنی شتر بزرگ و شگرف و مرد قوی و توانا. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به قنعاس شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
جمع واژۀ تضعیف. (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، تضاعیف الشی ٔ، ماضعف منه و لیس له واحد و تضاعیف الکتاب، اضعافه. (یادداشت مرحوم دهخدا). تضاعیف چیزی، اثناء آن. مطاوی آن. (یادداشت ایضاً) : در تضاعیف این مکاتیب از مجاری احوال خویش و کید حساد و اهمال حقوق... بندی ایراد کرد. (ترجمه تاریخ یمینی). چون مأمون طاهر بن الحسین و علی بن عیسی را به محاربۀ برادر خود محمد امین به بغداد فرستاد، در تضاعیف آن، محمد امین حماد راویه را که از ندمای او بود میگوید که امروز تماشا کنیم و بنشاط شراب مشغول شویم. (جهانگشای جوینی). در تضاعیف این حالات هنوز کیوک بازنرسیده بود. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
جمع واژۀ حنتوف، آنکه موی روی خود برکند. (مهذب الاسماء). رجوع به حنتوف شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ انعام. جج نعم. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (از المنجد). رجوع به انعام و نعم شود
لغت نامه دهخدا
(شُ)
یکی شنظیر. شناظیرالجبل، اطراف کوه و کرانۀ آن. (از اقرب الموارد). و رجوع به شنظیر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تضاعیف
تصویر تضاعیف
جمع ضعیف، دو چندان ها، ناتوان گشته ها جمع تضعیف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
رجسٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
Heinousness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
atrocité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
atrocidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
злодейство
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
Gräueltat
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
злочинність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
okrucieństwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
恶行
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
atrocidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
পাশবিকতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
ناپاکی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
ความชั่วร้าย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
uhalifu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
korkunçluk
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
凶悪
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
רשע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
atrocità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
kebejatan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
निंदनीयता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
gruwelijkheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شنیعیت
تصویر شنیعیت
악행
دیکشنری فارسی به کره ای