امین بن ابراهیم. در ده کفرشیما از قرای لبنان بدنیا آمد و مبادی نحو، حساب، ادبیات و زبان انگلیسی را در دانشگاه آمریکایی بیروت آموخت. بعد در سال 1854م. به انگلستان سفری کرد، سپس به تجارت پرداخت و ثروتی فراوان به دست آورد، ولی بعد به سبب ناسازگاری مزاجش تجارت را ترک کرد و به مصر رفت و در آنجا در شمار قضات پاکدامن، راستگو و موثق معروف شد و در سال 1886م. روزنامۀ حقوق را منتشر ساخت و درعین حال به تألیف کتب و نوشتن مقالات و انشاء اشعارو قصاید بلند پرداخت. از آثار اوست: 1- السدره الجلیه فی الاحکام القضائیه چ مصر 1885م. 2- المبتکر چ بیروت 1869م. 3- النظام الشوری چ اسکندریه 1879م. 4- الوافی چ اسکندریه 1879م. (از معجم المطبوعات مصر) ابن جنبار. شاعری است از عرب. (یادداشت مؤلف)
امین بن ابراهیم. در ده کفرشیما از قرای لبنان بدنیا آمد و مبادی نحو، حساب، ادبیات و زبان انگلیسی را در دانشگاه آمریکایی بیروت آموخت. بعد در سال 1854م. به انگلستان سفری کرد، سپس به تجارت پرداخت و ثروتی فراوان به دست آورد، ولی بعد به سبب ناسازگاری مزاجش تجارت را ترک کرد و به مصر رفت و در آنجا در شمار قضات پاکدامن، راستگو و موثق معروف شد و در سال 1886م. روزنامۀ حقوق را منتشر ساخت و درعین حال به تألیف کتب و نوشتن مقالات و انشاء اشعارو قصاید بلند پرداخت. از آثار اوست: 1- السدره الجلیه فی الاحکام القضائیه چ مصر 1885م. 2- المبتکر چ بیروت 1869م. 3- النظام الشوری چ اسکندریه 1879م. 4- الوافی چ اسکندریه 1879م. (از معجم المطبوعات مصر) ابن جنبار. شاعری است از عرب. (یادداشت مؤلف)
نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش مرکزی شهرستان بندرعباس، واقع در خاور بندرعباس. حدود: شمال: دهستان سیاهو و احمدی. خاور: بخش میناب. جنوب: دریای عمان. باختر: دهستان ایسین. موقعیت: جلگه و گرم و مرطوب. آب: از رودخانه، چاه و قنات. محصول عمده: غلات و خرما. آبادی: 144. جمعیت: حدود 18 هزارتن. مرکز دهستان: قریۀ شمیل. دیه های مهم: حسن لنگی، جلابی، قلعه قاضی، تخت سردره و زیارت. راه شوسۀ بندرعباس به میناب از این دهستان می گذرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). از بلوکات ناحیۀ عباسی. طول و عرض: 36 هزار گز. حد شمالی: برودان احمدی. شرقی: میناب. جنوبی: خلیج فارس. غربی: ایسین. مرکز آن قصبۀ شمیل است و 17 قریه دارد. (از جغرافیای سیاسی کیهان)
نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش مرکزی شهرستان بندرعباس، واقع در خاور بندرعباس. حدود: شمال: دهستان سیاهو و احمدی. خاور: بخش میناب. جنوب: دریای عمان. باختر: دهستان ایسین. موقعیت: جلگه و گرم و مرطوب. آب: از رودخانه، چاه و قنات. محصول عمده: غلات و خرما. آبادی: 144. جمعیت: حدود 18 هزارتن. مرکز دهستان: قریۀ شمیل. دیه های مهم: حسن لنگی، جلابی، قلعه قاضی، تخت سردره و زیارت. راه شوسۀ بندرعباس به میناب از این دهستان می گذرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). از بلوکات ناحیۀ عباسی. طول و عرض: 36 هزار گز. حد شمالی: برودان احمدی. شرقی: میناب. جنوبی: خلیج فارس. غربی: ایسین. مرکز آن قصبۀ شمیل است و 17 قریه دارد. (از جغرافیای سیاسی کیهان)
محمد بن حسن بن سهل، برادر ذوالریاستین فضل بن سهل. این مرد از طرفداران علوی صاحب زنج بود و بعد تسلیم خلیفه شد و در خفا برای علویان دعوت کرد و به سال 286 هجری قمری کشته شد. (مروج الذهب ج 2 ص 333).... در عهد معتضد از وی سعایت کردند که از برای مرد گمنامی دعوت می کند و گروهی از لشکریان را فاسد کرده است و معتضد او را با عبدالله بن المهتدی بگرفت و هرچه از شمیله پرسیدند به چیزی اقرار نکرد. پس او را به خشبۀ خیمه بستند و آتش برافروختند و شمیله را بر آن آتش کباب کردند... و اقرار نکرد تا سرش ببریدند. (از مجمل التواریخ و القصص ص 367)
محمد بن حسن بن سهل، برادر ذوالریاستین فضل بن سهل. این مرد از طرفداران علوی صاحب زنج بود و بعد تسلیم خلیفه شد و در خفا برای علویان دعوت کرد و به سال 286 هجری قمری کشته شد. (مروج الذهب ج 2 ص 333).... در عهد معتضد از وی سعایت کردند که از برای مرد گمنامی دعوت می کند و گروهی از لشکریان را فاسد کرده است و معتضد او را با عبدالله بن المهتدی بگرفت و هرچه از شمیله پرسیدند به چیزی اقرار نکرد. پس او را به خشبۀ خیمه بستند و آتش برافروختند و شمیله را بر آن آتش کباب کردند... و اقرار نکرد تا سرش ببریدند. (از مجمل التواریخ و القصص ص 367)