جدول جو
جدول جو

معنی شمیسا - جستجوی لغت در جدول جو

شمیسا
(شَ)
نور. روشنایی. (ناظم الاطباء). بمعنی نور باشد که روشنایی معنوی است. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شمیلا
تصویر شمیلا
(دخترانه)
بانوی بزرگوار، نسیم شمال، باد شمال، منسوب به شمیل، از نامهای ارمنی ایرانی به معنی بانوی بزرگوار، شمیل (عربی) + ا (فارسی)،
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شمیسه
تصویر شمیسه
(دخترانه)
مؤنث شمیس، مصغر شمس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شمیرا
تصویر شمیرا
(دخترانه)
نام عمه شیرین در منظومه خسروشیرین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شمیس
تصویر شمیس
(دخترانه)
مصغر شمس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شمسا
تصویر شمسا
(دخترانه)
شمس (عربی) + ا (فارسی)، منسوب یه خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
(شُ مَ سَ)
مصغر شمس، یعنی آفتاب کوچک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شُ)
نام عمه شیرین است و در فرهنگها به غلط سمیرا ضبط شده، ولی در تمام نسخ تازه وکهن نظامی به شین آمده است و شاید فرهنگ نویسی از یک نسخۀ مغلوط به اشتباه افتاده است. (از یادداشت مؤلف و حاشیۀ وحید بر خسرو و شیرین ص 49) :
شمیرا نام دارد آن جهانگیر
شمیرا را مهین بانوست تفسیر.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(شَ)
به لغت زند نور و روشنایی و پرتو آفتاب و ماه و چراغ و آتش و جز آن. (از برهان) (ناظم الاطباء) ، بمعنی نور باشد که آن روشنایی معنوی است. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
آسمان. سماء. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا