جدول جو
جدول جو

معنی شلیاق - جستجوی لغت در جدول جو

شلیاق
صورت فلکی چنگ، از صورت های فلکی شمالی، چنگ رومی، دیگ پایه
تصویری از شلیاق
تصویر شلیاق
فرهنگ فارسی عمید
شلیاق
(شَ)
نام آلتی از آلات موسیقی یونانی و رومی ذات اوتار شبیه به چنگ. (مفاتیح)
لغت نامه دهخدا
شلیاق
(شَ)
مجموعۀ صورت کواکب چنگ رومی. (ناظم الاطباء). دیگ پایه. سلحفاه. اثافی. یکی از صور فلکیه میان الدجاجه والجاثی علی رکبتیه است و روشن ترین صورت آن نسر واقعاست و به صورت لورا (چنگ رومی) یا کرکسی بالها فراهم آورده توهم شده است، و آن مرکب از بیست و یک ستاره است یکی از قدر اول موسوم به نسر واقع که صورت رانیز به نام او خوانند و آنرا یک پایه نامند و عوام سه پایه گویند معرب آن اثافی نیز نامند و اظفار نیز در این صورت است. (از جهان دانش) (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شلاق
تصویر شلاق
تازیانه، تازیانه که از تسمه درست می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شلتاق
تصویر شلتاق
نزاع، مرافعه، همهمه، غوغا، اجحاف، تعدی
فرهنگ فارسی عمید
(لِ)
شعلۀ آتش. (منتهی الارب) ، آب دوات. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(تَ هََ زْ زُ)
بستن طناب، (منتهی الارب)، بستن طناب را بمیخ: شقت الطنب الی الوتد شیاقاً، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شِرْ)
رگ چشم. (شرفنامۀ منیری) :
به باد حمله ز گوشش برآوری پنبه
به زخم نیزه ز چشمش برون کنی شریاق.
ظهیر فاریابی (از شرفنامه).
در متون دیگر دیده نشد، شاید مصحف شرناق باشد. رجوع به شرناق شود
لغت نامه دهخدا
شیق، چیزی که دراز کنند آنرا بچیزی تا چیز دیگری را بدان بندند مانند طناب چادر و غیره، (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء)، چیزی که در آن کرده شود به آن چیزی تا بسته شود بچیزی دیگر، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(شَلْ لا)
زنبیل گدایان و مسکینان و سائلان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
- شلاق درآوردن، گدایی کردن وسؤال نمودن. (ناظم الاطباء).
- ، سخت رویی کردن در سؤال، خریطۀ کوچک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شیاق
تصویر شیاق
بستن ریسمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیاق
تصویر لیاق
چرا گاه، پایداری ایستادگی در کار آفرازه آلاو
فرهنگ لغت هوشیار
کاسه گدایی مغولی تازیانه، شوخ شور انگیز تازیانه، شوخ فتنه انگیز، مفسد عیار. تازیانه زنبیل گدایان و مسکینان و سائلان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شلتاق
تصویر شلتاق
همهمه و غوغا، تعدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شلاق
تصویر شلاق
((شَ لّ))
تازیانه، شوخ، مفسد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شلتاق
تصویر شلتاق
مرافعه، نزاع، غوغا، همهمه، تجاوز، تعدی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شلاق
تصویر شلاق
تازیانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تازیانه، قمچی
فرهنگ واژه مترادف متضاد