- شلی
- از کار باز ماندن دست و پا شل شدن
معنی شلی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زیر زره پیراهنچه، زیر پالانی، مغز تیره (نخاع)، آبرو، ابر بی باران (شلیل شلیر از میوه ها پارسی است
رها کردن تیر، تخلیه اسلحه آتشی تخلیه اسلحه آتشی (توپ و تفنگ) رها کردن گلوله، آوای خروج گلوله از سلاح آتشین، آوای خنده شدید: شلیک خنده آن ها به گوش می رسید
درختی است از تیره گل سرخیان از دسته بادامی ها که در حقیقت یکی از گونه های هلو محسوب است. میوه اش از هلو کوچکتر و بدون کرک و دارای طعمی مطبوع است. اصل این درخت از آسیا است و بهترین نوع آن در ایران کشت می شود شلیر
دو پیازه خوراکی از گوشت و پیاز (شلیخ برابر با آوای خنیا پارسی است)
خالی کردن توپ یا تفنگ، شلک
کنایه از صدای ناگهانی و بلند خنده
شلیک کردن: آتش کردن و رها کردن گلوله از توپ یا تفنگ، تیراندازی کردن با توپ یا تفنگ
کنایه از صدای ناگهانی و بلند خنده
شلیک کردن: آتش کردن و رها کردن گلوله از توپ یا تفنگ، تیراندازی کردن با توپ یا تفنگ
درختی از تیرۀ گل سرخیان با میوه ای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو به رنگ سرخ و زرد، تالانک، رنگینان، شفترنگ، شکیر، شلیر، مالانک، رنگینا، تالانه، شفرنگ
شلیل، درختی از تیرۀ گل سرخیان با میوه ای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو به رنگ سرخ و زرد، شفرنگ، مالانک، تالانه، تالانک، شفترنگ، رنگینا، رنگینان، شکیر
((شَ))
فرهنگ فارسی معین
شلیر، درختی است از تیره گل سرخیان، میوه آن لطیف و شیرین و شبیه زردآلو و یکی از گونه های هلوست. شکیر، شفترنگ، شفرنگ، مالانک، تالانک، تالانه، نگینان و رنگینا نیز گفته شده
در کردن گلوله (توپ تفنگ و غیره)
فرج زن
چنگ در زدن تشبث کردن در آویختن به چیزی
سریانی تازی گشته پیامبر، یار پیامبر شاگرد عیسی علیه السلام حواری (عیسی) رسول
دامن چین دار که روی نظامی زنانه پوشند
شل بودن مانند مردم شل و لنگ راه رفتن
آتش کردن و رها کردن گلوله از توپ یا تفنگ، تیراندازی کردن با توپ یا تفنگ
صورت فلکی چنگ، از صورت های فلکی شمالی، چنگ رومی، دیگ پایه
پول انگلیسی معادل 120 لیره استرلینگ
نوعی دامن کوتاه، گشاد و چین داری که زنان بر روی شلوار می پوشند
Rocketing
стрелять
стремительно растущий
schießen
raketenartig
стріляти
стрімке зростання
strzelać
rakietowy