جدول جو
جدول جو

معنی شلگاه - جستجوی لغت در جدول جو

شلگاه
(شُ)
شلکا. (انجمن آرا) (آنندراج). رجوع به شلکا شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شوگاه
تصویر شوگاه
شوغا، چهاردیواری که شب ها گوسفندان را میان آن جا می دهند، جای خوابیدن گوسفندان در شب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شبگاه
تصویر شبگاه
شبانگاه، هنگام شب
جایی که گوسفندان هنگام شب در آن به سر می برند
فرهنگ فارسی عمید
(کَ گِ)
دهی از دهستان فعله کری است که در بخش سنقر کلیایی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 375 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(شَ / شُو)
شب گاه. محوطه ای باشد بجهت شب خوابیدن چهارپایان. (برهان). شوغا. شوغار. شوغاره. شوغاه. آغل: حظیره، شوگاه اشتر. (مهذب الاسماء). الاستیصاد، شوگاه ساختن گوسفند را. (مصادر زوزنی، از حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
شبانگاه. شوگاه. یعنی آنجا که شب کنند، وقت درآمدن شب، جای باش گوسفندان ومنزل و محل آسایش چارپایان. (ناظم الاطباء). شوغا
لغت نامه دهخدا
(شَ)
شگا. ترکش. تیردان. کیش و جعبه. (ناظم الاطباء) (از برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شبگاه
تصویر شبگاه
شبانگاه هنگام شب، جایی که گوسفندان شب را در آن گذرانند شوگاه
فرهنگ لغت هوشیار
محلی که شبها گاو و گوسفندان در آن بیتوته کنند غاریا چهار دیواری که شبها گله ها را در آن جا دهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شگاه
تصویر شگاه
ترکش تیر دان
فرهنگ لغت هوشیار