- شقین
- اندک
معنی شقین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باور، بی گمانی
نامه نبشته، شهروا (پول رائج)
بازداشته، محبوس
آراسته شدن
دور
چاک شده و نیمه شده، نیمه
سفالینه
کوزه آوند سفالین
هنباز، هنبازی، دو نیم، اندکی، اسپ نیکو هیدخ
چشم کننده کسی که چشم می زند بی خواب
نوان بیمار بهبود یافته زشت بد گل
منسوب به شاه
مربوط به شاه، تپش، لرزش، در علم زیست شناسی صمغ نوعی درخت، در موسیقی نوعی ساز که از امروزه میان رفته است
برادر، پسری که با دختر یا پسر دیگر از یک پدر و مادر باشد، نسبت به آن پسر یا دختر برادر است، داداش
علم و اطلاع که پس از بررسی و استدلال و برطرف شدن شک و گمان حاصل شود، امری که واضح و ثابت شده باشد، بی شک و شبهه، بی گمان، در تصوف ایمان قلبی به عوالم غیب بدون هیچ شک و تردیدی
یقین داشتن: به راستی و درستی دانستن، مطمئن بودن
یقین دانستن: مطمئن بودن
یقین کردن: باور کردن و بی گمان پذیرفتن، مطمئن شدن
به یقین: یقیناً
یقین داشتن: به راستی و درستی دانستن، مطمئن بودن
یقین دانستن: مطمئن بودن
یقین کردن: باور کردن و بی گمان پذیرفتن، مطمئن شدن
به یقین: یقیناً
هر چیز ثابت و واضح و دانسته شده و اطمینان قلب باینکه چیزی که تعلق دارد موافق واقع میباشد
با شقاوت، قساوت قلب و سخت دل، فقیر و تهیدست، مستمند و بیچاره، خوار و ذلیل
کم کردن، اندک، هموار کردن زمین را پس از شخم
زشتی، عیب
مقابل سعید، بدبخت، تیره بخت، ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه
بنده، برده
نام شانزدهمین حرف الفبای فارسی، ش
نام حرف «ش»
عیب کردن، کسی را عیب کردن و به زشتی نسبت دادن، مقابل زین، عیب، زشتی، بدی
جمع متعشق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)