- شقیقه
- درد نصف سر، گیجگاه
معنی شقیقه - جستجوی لغت در جدول جو
- شقیقه
- گیجگاه، کنار پیشانی، در طب قدیم درد نصف سر، خواهر
- شقیقه ((شَ قَ یا قِ))
- خواهر، گیج گاه، کنار پیشانی، جمع شقائق
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خرده، خرده باریک، دم یک شستم از یک تسو (ساعت)، راز پنهان مونث دقیق نکات دقیقه، نکته باریک امر غامض، یک شصتم از هر ساعت و آن برابر است با شصت ثانیه، زمانی کوتاه لحظه:) یک دقیقه صبر کنید . (، یک شصتم از یک درجه، (تصوف) سر دقیق که هر کس بر آن آگاه نشود و مرتبت دقایق اجل از مرتبت حقایق است. (دستور 104: 1) جمع دقائق (دقایق)
آشامیدنیهای آبکی، مایعات رقیقه
حقیقت آمیغ فرهود راستی باور واور، آشکار روشن مونث حقیقی: آمیغی، درست
بانگ کردن شتر. چیزی مانند ریه که شتر در هنگام هیجان از دهان خود خارج کند، جمع شقاشق
رقیق، کنیز، کنیز زرخرید
بانگ کردن شتر، بانگ کردن پرنده
دقیق، یک شصتم ساعت که شصت ثانیه است، در علم نجوم یک شصتم از یک درجه، نکتۀ باریک و ظریف
گوسفندی که در هفته نخست مولود قربانی کنند جهت سلامتی کودک
چیزی مانند ریه که شتر هنگام هیجان و مستی و بانگ کردن از دهان خود خارج می کند
موی نوزاد، گوسفندی که روز هفتم تولد نوزاد و هنگام تراشیدن موی سر او قربانی می کنند
Minute
минута
Minute
хвилина
minuta
minuto
minuto
minuto
minute
minuut
دقيقةٌ
דַּקָּה