- شقاقلوس
- یونانی تازی گشته تباه اندامی یونانی تازی گشته اندام میری
معنی شقاقلوس - جستجوی لغت در جدول جو
- شقاقلوس
- قانقاریا، مرگ قسمتی از عضو بدن به سبب نرسیدن خون، ضربه، عفونت یا سرمازدگی که بر اثر آن عضو چروکیده و سیاه شود، سقاقلوس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یونانی تازی گشته اندام میری
قانقاریا، مرگ قسمتی از عضو بدن به سبب نرسیدن خون، ضربه، عفونت یا سرمازدگی که بر اثر آن عضو چروکیده و سیاه شود، شقاقلوس
پارسی تازی گشته چالوس شهری است درمازندران
نهشل زردک ریگی گزر دشتی از گیاهان ریشه گرز بری، شش شاخ
نوایی از موسیقی قدیم ایرانی، برای مثال بلبل همی سراید چون باربد / قالوس و قفل رومی و جالینوس (عنصری - ۳۳۷)
یونانی مچک مژو (عدس)
پارسی تازی گشته چالوس شهرکی است در مازندران نوایی و لحنی است از موسیقی قدیم: گهی چکاوک و گه راهوی و گه قالوس. (منوچهری)
نام نوایی از موسیقی قدیم ایران
زردک صحرایی، ریشۀ گیاهی از نوع هویج که از آن مربا تهیه می کنند، نهشل، هشفیفل، اشقاقل، گزربری