- شقاقل (دخترانه)
- گیاهی پایا با برگهای معطر و ریشه های ضخیم و خوراکی
معنی شقاقل - جستجوی لغت در جدول جو
- شقاقل
- نهشل زردک ریگی گزر دشتی از گیاهان ریشه گرز بری، شش شاخ
- شقاقل ((شَ قُ))
- زردک صحرایی، گیاهیست از نوع هویج
- شقاقل
- زردک صحرایی، ریشۀ گیاهی از نوع هویج که از آن مربا تهیه می کنند، نهشل، هشفیفل، اشقاقل، گزربری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
از هندی زردک دشتی زردک ریگی مهر سلیمان
بنگرید به شقاقل ریشه گرز بری، شش شاخ
زردک صحرایی، ریشۀ گیاهی از نوع هویج که از آن مربا تهیه می کنند، نهشل، هشفیفل، شقاقل، گزربری
یکی از مناصب لشکری (ایلخانان)
دشمنی، خصومت، ناسازگاری، نفاق، مخالفت کردن
مخالفت کردن، ناسازگاری، ترک، شکاف
یونانی تازی گشته تباه اندامی یونانی تازی گشته اندام میری
قانقاریا، مرگ قسمتی از عضو بدن به سبب نرسیدن خون، ضربه، عفونت یا سرمازدگی که بر اثر آن عضو چروکیده و سیاه شود، سقاقلوس