جدول جو
جدول جو

معنی شقاقل - جستجوی لغت در جدول جو

شقاقل
(دخترانه)
گیاهی پایا با برگهای معطر و ریشه های ضخیم و خوراکی
تصویری از شقاقل
تصویر شقاقل
فرهنگ نامهای ایرانی
شقاقل
نهشل زردک ریگی گزر دشتی از گیاهان ریشه گرز بری، شش شاخ
تصویری از شقاقل
تصویر شقاقل
فرهنگ لغت هوشیار
شقاقل
((شَ قُ))
زردک صحرایی، گیاهیست از نوع هویج
تصویری از شقاقل
تصویر شقاقل
فرهنگ فارسی معین
شقاقل
زردک صحرایی، ریشۀ گیاهی از نوع هویج که از آن مربا تهیه می کنند، نهشل، هشفیفل، اشقاقل، گزربری
تصویری از شقاقل
تصویر شقاقل
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشقاقل
تصویر اشقاقل
از هندی زردک دشتی زردک ریگی مهر سلیمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ششقاقل
تصویر ششقاقل
بنگرید به شقاقل ریشه گرز بری، شش شاخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشقاقل
تصویر اشقاقل
زردک صحرایی، ریشۀ گیاهی از نوع هویج که از آن مربا تهیه می کنند، نهشل، هشفیفل، شقاقل، گزربری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شقاول
تصویر شقاول
یکی از مناصب لشکری (ایلخانان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شقاق
تصویر شقاق
دشمنی، خصومت، ناسازگاری، نفاق، مخالفت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شقاق
تصویر شقاق
مخالفت کردن، ناسازگاری، ترک، شکاف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شقاق
تصویر شقاق
((ش))
دشمنی ورزیدن، دشمنی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شقاقلوس
تصویر شقاقلوس
یونانی تازی گشته تباه اندامی یونانی تازی گشته اندام میری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شقاقلوس
تصویر شقاقلوس
قانقاریا، مرگ قسمتی از عضو بدن به سبب نرسیدن خون، ضربه، عفونت یا سرمازدگی که بر اثر آن عضو چروکیده و سیاه شود، سقاقلوس
فرهنگ فارسی عمید