- شفشفه
- لرزیدن، آمیختن، شاشیدن، خشک شدن از سرما یا از گرما، نزاری از اندوه، بد گمانی
معنی شفشفه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شوشه طلا نقره گداخته
پارسی تازی گشته شفشف گونه ای ماهی
شاخۀ درخت که کج و خمیده باشد، ریشۀ درخت
شاخۀ درخت، شاخۀ راست و نازک، شمش طلا یا نقره، شوشه
موی چندی از کاکل و زلف معشوق که بر روی او افتاده باشد