- شغال
- پستانداریست از تیره سگان که جزو راسته گوشتخواران است. این جانور به پرندگان اهلی حمله می کند و آفت آنها است. پوستش را جهت آستر لباس به کار می برند. اصل آن از آسیاست ولی در افریقا و جنوب اروپا نیز فراوانست. یا باج به شغال دادن، به شخصی پست رشوه دادن
معنی شغال - جستجوی لغت در جدول جو
- شغال
- پستانداری گوشت خوار و از خانوادۀ سگ که از پرندگان کوچک و اهلی تغذیه می کند، شگال، گال، تورک، توره، اهمر
- شغال ((شَ))
- جانوری است پستاندار از راسته گوشت خواران شبیه به سگ، که دارای دمی پر مو می باشد، شگال
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نوعی از انگور
فضولات چیزی، خاکروبه
شغل ها، کارها، پیشه ها، جمع واژۀ شغل
مشغول ساختن وسیله ای یا چیزی، به کار گرفتن، کسی را به کار وا داشتن، جایی را تصرف کردن، پیاده کردن نیروی نظامی در شهر یا اراضی کشور دیگر به قصد تصرف دائم یا موقت، مشغول مثلاً خط اشغال است، دوباره تماس می گیرم
خاشاک، خاک روبه، کنایه از هر چیز دورریختنی مثلاً آت آشغال
مشغول ساختن، جایی را تصرف کردن
هر چیز دور ریختنی، آدم بی ارزش و پست
Occupation
оккупация
Besatzung
окупація
okupacja
ocupação
occupazione
ocupación
occupation
bezetting
การยึดครอง
pendudukan
غير قابلٍ للإصلاح
कब्जा
כיבוש
uvamizi
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر زال و برادر رستم پهلوان شاهنامه که رستم را با حیله و نیرنگ به قتل رساند