- شعوبی
- آن که قوم عرب را حقیر شمارد پیرو شعوبیه
معنی شعوبی - جستجوی لغت در جدول جو
- شعوبی
- کسی که عرب را پست شمارد
- شعوبی
- پیرو شعوبیه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آزادگان ایرانیان بر اثر وسعت کشور و تسلط بر همه اقوام و ملل از حیث عظمت و قدرت بمنزلتی بودند که خود را آزادگان و دیگران را بندگان می خواندند وقتی که دولتشان بدست عربان سپری گشت کار برایشان سخت گشت و درد و اندوه آنان دو چندان که میبایست گردید. از این رو بار ها سر بر آوردند (از ابن خزم در دو قرن سکوت)
در دورۀ بنی امیه، گروهی از مسلمانان، به ویژه ایرانیان که قائل به برتری عجم بر عرب بوده و عرب را تحقیر می کردند
زانیچی (ملی)، مردمخواه
جمع شعب، قبیله بزرگ مرگ
قبایل، قبیله ها، گروهی از مردم دارای نژاد، سنن، دین و فرهنگ مشترک، گروهی از فرزندان یک پدر، جمع قبیله