جدول جو
جدول جو

معنی شعشعه - جستجوی لغت در جدول جو

شعشعه
تابندگی، تابناکی، روشنی
تصویری از شعشعه
تصویر شعشعه
فرهنگ لغت هوشیار
شعشعه
پراکنده شدن نور و روشنایی آفتاب
تصویری از شعشعه
تصویر شعشعه
فرهنگ فارسی عمید
شعشعه
((شَ شَ عَ یا عِ))
پراکنده شدن نور
تصویری از شعشعه
تصویر شعشعه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشعشعه
تصویر مشعشعه
در تازی: میاب می آمیخته با آب در فارسی: روشن
فرهنگ لغت هوشیار
کم پراکنده: چون سایه، تابنده، شید پراکنی نور افکندن نور پراکندن، تابنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعشع
تصویر شعشع
تابنده، روشنایی دهنده، تابان، درخشنده، درخشان، تاب دهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شعشع
تصویر شعشع
((شَ شَ))
نور افکندن، تابنده
فرهنگ فارسی معین