- شصر (شَ صَ)
بره آهو وقتی که توانا گردد وحرکت کند. ج، اشصار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آهوبرۀ قوی شده. (مهذب الاسماء). قال ابوعبیده و غیره: اول ولد الظبیه طلاثم خشف فاذا طلع قرناه فهو شادن فاذا قوی و تحرک فهو شصر، ثم جذع ثم ثنی و لایزال ثنیا حتی یموت لایزید علیه. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، مرغی کوچکتر از گنجشگ. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، بره آهویی که در گردنش رسن نینداخته باشند، بره آهویی که سرون زند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
