به فرانسه کاپیتول، تلی بود در قسمت غربی روم قدیم که قریب 40 ذرع ارتفاع داشت و رومیان بر فراز آن ژوپیتر را معبدی ساخته بودند. (از تمدن قدیم ترجمه نصرالله فلسفی ص 493)
به فرانسه کاپیتول، تلی بود در قسمت غربی روم قدیم که قریب 40 ذرع ارتفاع داشت و رومیان بر فراز آن ژوپیتر را معبدی ساخته بودند. (از تمدن قدیم ترجمه نصرالله فلسفی ص 493)
آخرین شهری است از حدود اندلس بر کران دریای اقیانوس نهاده و از وی عنبر اشهب خیزد بغایت نیک، سخت بسیار و اندر حدود مغرب هیچ جای دیگر نیست. (حدود العالم) شهری از اعمال باجه در غربی اندلس و غربی قرطبه، بر ساحل نهر تاجه نزدیک مصب. (معجم البلدان)
آخرین شهری است از حدود اندلس بر کران دریای اقیانوس نهاده و از وی عنبر اشهب خیزد بغایت نیک، سخت بسیار و اندر حدود مغرب هیچ جای دیگر نیست. (حدود العالم) شهری از اعمال باجه در غربی اندلس و غربی قرطبه، بر ساحل نهر تاجه نزدیک مصب. (معجم البلدان)
نام جماعتی است منسوب به جد آنان رستم، و از آنان است ابوسعد اسد بن احمد بن عبدالله هروی رستمی متوفی 337 هجری قمری از محدثان، و ابوعلی حسن بن عباس بن علی بن حسن رستم اصفهانی. (یادداشت مؤلف)
نام جماعتی است منسوب به جد آنان رستم، و از آنان است ابوسعد اسد بن احمد بن عبدالله هروی رستمی متوفی 337 هجری قمری از محدثان، و ابوعلی حسن بن عباس بن علی بن حسن رستم اصفهانی. (یادداشت مؤلف)
جمع واژۀ مسلم (در حالت نصبی و جری). مردهای مسلمان. (ناظم الاطباء). مسلمانان. آنان که تابع دین اسلام باشند. (یادداشت مرحوم دهخدا). مسلمون: جمیع مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را توفیق راه راست کرامت فرمای. (قابوسنامه چ غلامحسین یوسفی چ 2 حاشیۀ ص 6)
جَمعِ واژۀ مسلم (در حالت نصبی و جری). مردهای مسلمان. (ناظم الاطباء). مسلمانان. آنان که تابع دین اسلام باشند. (یادداشت مرحوم دهخدا). مسلمون: جمیع مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را توفیق راه راست کرامت فرمای. (قابوسنامه چ غلامحسین یوسفی چ 2 حاشیۀ ص 6)
سیمون. ریاضی دان و مهندس هلندی. مولد بروژ. وی برای تحقیقاتی که در باب قوت و عمل آب و کسور اعشاری دارد شهرت یافته است. (1548- 1620 میلادی) ، همدیگر را شمشیر زدن و کشتن. (منتهی الارب). یکدیگر را با شمشیر زدن. هلاک کردن
سیمون. ریاضی دان و مهندس هلندی. مولد بروژ. وی برای تحقیقاتی که در باب قوت و عمل آب و کسور اعشاری دارد شهرت یافته است. (1548- 1620 میلادی) ، همدیگر را شمشیر زدن و کشتن. (منتهی الارب). یکدیگر را با شمشیر زدن. هلاک کردن
گیاهی که تازه روییده باشد. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 25) : خورد رستمین از زمین آب و خاک کند همچو خود هرچه را خورد پاک. اسدی (از شعوری). رجوع به رستنین و رستنی شود
گیاهی که تازه روییده باشد. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 25) : خورد رستمین از زمین آب و خاک کند همچو خود هرچه را خورد پاک. اسدی (از شعوری). رجوع به رستنین و رستنی شود