جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مستمعین

مستمعین

مستمعین
جمع مستمع، نیوشایان شنودگان جمع مستمع درحالت نصبی وجری (درفارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار

مستمعین

مستمعین
جَمعِ واژۀ مستمع (در حالت نصبی وجری). شنوندگان. گوش دارندگان. رجوع به مستمع شود
لغت نامه دهخدا

مستمدین

مستمدین
جمع مستمد درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
مستمدین
فرهنگ لغت هوشیار

مستمعون

مستمعون
جَمعِ واژۀ مستمع (در حالت رفعی). گوش دهندگان. رجوع به مستمع شود: قال کلاّفاذهبا بآیاتنا انّا معکم مستمعون. (قرآن 15/26)
لغت نامه دهخدا

مستعین

مستعین
یاری خواهنده استعانت کننده یاری خواهنده: ای همه هستی که هست از کف تو مستعار نیست نیازی که نیست بر در تو مستعین. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار

مستعین

مستعین
نعت فاعلی از استعانه. اعانت خواهنده و مددجوینده. (غیاث) (اقرب الموارد). یاری خواهنده. مددخواهنده. کمک خواهنده. یاری طلب. یاری جو. یاری خواه:
چه گوئی بود مستعین مستعان گر
نباشد چنین مستعین مستعان را.
ناصرخسرو.
منم مستعین محمد به مشرق
چه خواهی از این مستعین محمد.
ناصرخسرو.
ای همه هستی که هست از کف تو مستعار
نیست نیازی که نیست بر در تو مستعین.
خاقانی.
ای فلک را رفعت تو مستعار
مستعانم شو که هستم مستعین.
خاقانی.
و رجوع به استعانه شود
لغت نامه دهخدا

مبتدعین

مبتدعین
جمع مبتدع، نو آوران نو گذاران جمع مبتدع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار