جدول جو
جدول جو

معنی شرکا - جستجوی لغت در جدول جو

شرکا
شریک ها، انبازها، مشارک ها، همبازها، همدست ها، همکن ها، هم بهره ها، جمع واژۀ شریک
تصویری از شرکا
تصویر شرکا
فرهنگ فارسی عمید
شرکا
(شُ رَ)
شرکاء. شریکها و انبازها و همدستان. (ناظم الاطباء). رجوع به شرکاء و شریک شود
لغت نامه دهخدا
شرکا
انباز مشارکت همدست، جمع شرکا (ء) یا شریک جرم. کسی است که قسمتی از اعمال اصلی جرم را انجام داده است. یا شریک مال. کسی است که با دیگری در کل ثروت یا سرمایه تجارت شریک است
فرهنگ لغت هوشیار
شرکا
سهم بران، شریکان، ایادی، همدستان، همکاران، همگنان
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شوکا
تصویر شوکا
(دخترانه)
در گویش مازندران آهو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آرکا
تصویر آرکا
(پسرانه)
آرخا، مایه اطمینان و پیشتگرمی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زرکا
تصویر زرکا
(دخترانه)
گیلکی نوعی پرنده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شرفا
تصویر شرفا
شریف ها، صاحبان شرف، شرفدار ها، شرافتمندها، بزرگوارها، بلندقدرها، جمع واژۀ شریف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شوکا
تصویر شوکا
نوعی گوزن کوچک با دم کوتاه و کفل سفید که نوع نر آن شاخ دار است و در جنگل ها زندگی می کند
چادر یا جامۀ درشت بافت
لباس خشن که درشتیش به سبب نو بودن آن باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شراک
تصویر شراک
بند کفش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شلکا
تصویر شلکا
زالو، کرمی کوچک و سیاه رنگ که در آب زندگی می کند و با مکنده های روی بدنش خون جانوارن را می مکد
زرو، زلو، جلو، شلک، شلوک، خرسته، مکل، دیوک، دیوچه، دشتی، علق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرکا
تصویر سرکا
سرکه، مایعی ترش که بخش اصلی آن اسیداستیک و آب است و از انگور، خرما، انجیر و بعضی میوه های آب دار دیگر به دست می آید و در داروسازی برای حل کردن بعضی داروها به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرکت
تصویر شرکت
شریک شدن، انباز گشتن، هم دست شدن با یکدیگر در کاری، نهادی قانونی با فعالیت های مخصوص بازرگانی
شرکت با مسئولیت محدود: در علم اقتصاد شرکتی بین دو یا چند تن که هر کدام به میزان سرمایۀ خود مسئول هستند
شرکت تضامنی: در علم اقتصاد شرکتی که هر یک از شرکا ضامن معاملات شرکت باشد
شرکت تعاونی: در علم اقتصاد شرکتی که سرمایه اش از فروش سهام تشکیل می شود. بر چهار نوع است، شرکت تعاونی مصرف که اجناس مورد نیاز کارگران و کارمندان را تهیه می کند و به قیمت ارزان به فروش می رساند، شرکت تعاونی اعتبار که به کارگران و کارمندان وام می دهد، شرکت تعاونی مسکن که برای کارگران و کارمندان خانه تهیه می کند، شرکت تعاونی تولید که محصولات خود را یکجا و روی هم می کند و به فروش می رساند
شرکت سهامی: در علم اقتصاد شرکتی که سرمایۀ آن از فروش اوراق بهادار فراهم می شود و هر شریک دارای یک یا چند سهم است و منافع آن به نسبت سهام تقسیم می شود
شرکت نسبی: در اقتصاد و حقوق شرکتی که از دو یا چند تن تشکیل می شود و هر یک از شرکا به نسبت سرمایه ای که در شرکت دارد مسئول امور آن می باشد
شرکت واحد: در علم اقتصاد شرکتی که یک امر مخصوص و منحصر را عهده دار باشد مثلاً شرکت واحد اتوبوس رانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شلکا
تصویر شلکا
گل سیاه و چسبنده که پا در آن بند شود، برای مثال چو گرد آرند کردارت به محشر / فرومانی چو خر به میان شلکا (رودکی - ۵۱۹)
فرهنگ فارسی عمید
(شُ رَ)
شرکا. جمع واژۀ شریک. (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 61) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (غیاث اللغات) (از اقرب الموارد). جمع واژۀ شریک. آنان که در کار یا مال سهم دارند. انبازان. (یادداشت مؤلف). رجوع به شریک شود
لغت نامه دهخدا
روسی ک بر زه آهوی شاخدار (گویش گیلکی) این واژه را آنندراج پارسی دانسته در واژه نامه مازندرانی نیز آمده (اردک ماهی) روسی ک (گویش گیلکی) سیکا ماهی (سیکا اردک واژه نامه مازندرانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرفا
تصویر شرفا
جمع شریف بزرگان نجیبان
فرهنگ لغت هوشیار
ازخورای از جهت مشرق مقابل غربا: در ایران محدود است شرقا به افغانستان و غربا به ترکیه و عراق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرکت
تصویر شرکت
شریک داشتن، همدست شدن در کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرکه
تصویر شرکه
بالانک دام کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروا
تصویر شروا
گفتار بیهوده و بیمعنی و باطل
فرهنگ لغت هوشیار
مرغراه راهی که ازمیان مرغزار بند کفش از دوال، جمع شرک، گیاه خشک باران رسیده
فرهنگ لغت هوشیار
مایعی است با بوی بسیار زننده و طعم بسیار ترش که از اکسید شدن شرابها و نوشابه های الکلی دیگر که غلضت الکلی آنها زیاد نیست به دست می آید. سرکه رنگ کاغذ تورنسل را قرمز میکند بنابرین جسمی اسیدی است که در تجزیه الکتریکی مانند اسیدهای کانی ئیدروژن تولید میکند. جوهر سرکه. اسیدی است که مایع اصلی سرکه است و جزو اسیدهای قوی آلی است و امروزه به طریق مختلف صنعتی نیز آنرا تهیه میکنند اسید استیک. یا سرکه ده ساله. سرکه ای که ده سال از تولید آن گذشته باشد، کینه دیرینه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شریک، آنانکه در کار یا مال سهم دارند، انباز مشارکت همدست، جمع شرکا (ء) یا شریک جرم. کسی است که قسمتی از اعمال اصلی جرم را انجام داده است. یا شریک مال. کسی است که با دیگری در کل ثروت یا سرمایه تجارت شریک است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرکاء
تصویر شرکاء
((شُ رَ))
جمع شریک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شوکا
تصویر شوکا
کوچک ترین گوزن ایران از راسته جفت سمان دارای کفل سفید و دم کوتاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شراک
تصویر شراک
((ش))
بند کفش از دوال، جمع شرک، گیاه خشک باران رسیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شرکت
تصویر شرکت
((ش کَ))
شریک شدن، شراکت، انبازی، شراکت بین چند نفر که هر یک به میزان سرمایه خود سهم دارد
شرکت سهامی: شخص حقوقی که حقوق و تعهدات آن مستقل از حقوق و تعهدات سهامداران باشد و فعالیت آن براساس مجوز دولت مشروعیت داشته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرکا
تصویر سرکا
((س))
ترشی، سرکه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شرکت
تصویر شرکت
باهمان، همبازی، همستان، هنبازی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شرکت
تصویر شرکت
Corporation, Participation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شرکت
تصویر شرکت
корпорация , участие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شرکت
تصویر شرکت
Unternehmen, Teilnahme
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شرکت
تصویر شرکت
корпорація , участь
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شرکت
تصویر شرکت
korporacja, uczestnictwo
دیکشنری فارسی به لهستانی