جدول جو
جدول جو

معنی شلکا

شلکا
زالو، کرمی کوچک و سیاه رنگ که در آب زندگی می کند و با مکنده های روی بدنش خون جانوارن را می مکد
زرو، زلو، جلو، شلک، شلوک، خرسته، مکل، دیوک، دیوچه، دشتی، علق
تصویری از شلکا
تصویر شلکا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شلکا

شلکا

شلکا
گل سیاه و چسبنده که پا در آن بند شود، برای مِثال چو گرد آرند کردارت به محشر / فرومانی چو خر به میان شلکا (رودکی - ۵۱۹)
شلکا
فرهنگ فارسی عمید

شلکا

شلکا
گل سیاه تیره چسبنده. (آنندراج) (برهان). بمعنی شلک است. (فرهنگ جهانگیری). ظاهراً این کلمه بدین صورت بمعنی شلک با الف اطلاق باشد و از شعر ذیل رودکی به اشتباه افتاده اند. (یادداشت مؤلف) :
چو پیش آرند کردارت به محشر
فرومانی چو خر در جای شلکا.
رودکی (از انجمن آرا).
، به زبان اهالی تنکابن، انجیر را گویند و انجیر بری در صحراها پیدا شود که آنرا دیوانجیر گویند و آن سمیت دارد و مهلک است. (انجمن آرا) (برهان)
لغت نامه دهخدا