شروح شرح ها، گشودن ها، وسعت دادن ها، فراخ کردن چیزها، جمع واژۀ شرح ادامه... شرح ها، گشودن ها، وسعت دادن ها، فراخ کردن چیزها، جمعِ واژۀ شرح تصویر شروح فرهنگ فارسی عمید
شروح (شُ) ج شرح. (ناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به شرح شود ادامه... ج ِشَرح. (ناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به شرح شود لغت نامه دهخدا
شروح جمع شرح، زنده ها گزاره ها (اسم جمع شرح: در شروح متعدد مثنوی چنین آمده ادامه... جمع شرح، زنده ها گزاره ها (اسم جمع شرح: در شروح متعدد مثنوی چنین آمده فرهنگ لغت هوشیار