عقبه بن سنان بن سعد بن جابرالدارع الهدادی، مکنی به ابوبشر از مردم بصره است. از هیثم بن شراج و غسان بن مضر روایت دارد. محمد بن یونس الکدیمی و یحیی بن صاعد را از وی روایت است. (اللباب فی تهذیب الانساب)
عقبه بن سنان بن سعد بن جابرالدارع الهدادی، مکنی به ابوبشر از مردم بصره است. از هیثم بن شراج و غسان بن مضر روایت دارد. محمد بن یونس الکدیمی و یحیی بن صاعد را از وی روایت است. (اللباب فی تهذیب الانساب)
از لغات مولده. مکاری و چاپلوسی. (ناظم الاطباء). چاپلوسی، عمل و حالت شیاد. حیله گری. مکاری. (فرهنگ فارسی معین). حیله بازی و شید وزرق و سالوسی. (ناظم الاطباء). شارلاتانی. (یادداشت مؤلف) ، ریاکاری. (فرهنگ فارسی معین)
از لغات مولده. مکاری و چاپلوسی. (ناظم الاطباء). چاپلوسی، عمل و حالت شیاد. حیله گری. مکاری. (فرهنگ فارسی معین). حیله بازی و شید وزرق و سالوسی. (ناظم الاطباء). شارلاتانی. (یادداشت مؤلف) ، ریاکاری. (فرهنگ فارسی معین)
محمد بن حسین بن محمد بن موسی بن مهران حدادی مروزی. وی در مرو و بخارا از جانب قضاه حکومت میکرد. و از محمد بن علی و ابراهیم حافظ، روایت دارد. و عده ای از وی روایت کنند. (سمعانی) محمد بن خلف حداد موسی معروف به حدادی. از ابی اسامه و جز وی روایت دارد و دارقطنی و جز او از وی روایت کرده اند. (سمعانی)
محمد بن حسین بن محمد بن موسی بن مهران حدادی مروزی. وی در مرو و بخارا از جانب قضاه حکومت میکرد. و از محمد بن علی و ابراهیم حافظ، روایت دارد. و عده ای از وی روایت کنند. (سمعانی) محمد بن خلف حداد موسی معروف به حدادی. از ابی اسامه و جز وی روایت دارد و دارقطنی و جز او از وی روایت کرده اند. (سمعانی)