شداید شداید جَمعِ واژۀ شده، برخلاف قیاس. (از اقرب الموارد). شدائد، سختیهای روزگار. و رجوع به شدائد و شده شود لغت نامه دهخدا
شدائد شدائد جَمعِ واژۀ شده بر خلاف قیاس، سختیها. (اقرب الموارد). و رجوع به شده، شدت، شدیده و شداید شود. - شدائد دهر، سختی های روزگار. (یادداشت مؤلف). ، جَمعِ واژۀ شدیده. (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا