ابن خلیده. محدث است، شعوذبن مالک. از رهط نعمان بن منذر است، شعوذبن عبدالرحمان. محدث است. (منتهی الارب). محدّث در اصطلاح علم حدیث، به شخصی گفته می شود که احادیث پیامبر اسلام (ص) را روایت، حفظ، بررسی و نقل می کند. این فرد معمولاً با دقت فراوان، سلسله اسناد را بررسی می کند تا از صحت روایت اطمینان حاصل شود. محدثان نقش بسیار مهمی در ثبت و حفظ سنت نبوی ایفا کرده اند و بدون تلاش های آنان، منابع اصلی دین اسلام دچار تحریف می شد.
ابن خُلَیْده. محدث است، شعوذبن مالک. از رهط نعمان بن منذر است، شعوذبن عبدالرحمان. محدث است. (منتهی الارب). محدّث در اصطلاح علم حدیث، به شخصی گفته می شود که احادیث پیامبر اسلام (ص) را روایت، حفظ، بررسی و نقل می کند. این فرد معمولاً با دقت فراوان، سلسله اسناد را بررسی می کند تا از صحت روایت اطمینان حاصل شود. محدثان نقش بسیار مهمی در ثبت و حفظ سنت نبوی ایفا کرده اند و بدون تلاش های آنان، منابع اصلی دین اسلام دچار تحریف می شد.
برگردیدن گونه از لاغری یا گرسنگی یا از سفر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و در صحاح به معنی تغییر یافتن جسم آمده است. (از اقرب الموارد). شحوبه. (منتهی الارب)
برگردیدن گونه از لاغری یا گرسنگی یا از سفر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و در صحاح به معنی تغییر یافتن جسم آمده است. (از اقرب الموارد). شُحوبَه. (منتهی الارب)
کتاب داوران، (کتاب قضات) شخیتم. سفطی. کتاب داوران کتابیست که از تاریخ بنی اسرائیل قبل از فوت یوشع تا ایام شاؤل گفتگومیکند. برای شرح آن رجوع به قاموس کتاب مقدس شود. - سفر داوران، کتابیست که درباره تاریخ بنی اسرائیل صحبت میدارد یعنی قدری قبل از مرگ یوشعبن نون تا بروزگار شاؤل. برای شرح آن رجوع به قاموس کتاب مقدس شود
کتاب داوران، (کتاب قضات) شخیتم. سفطی. کتاب داوران کتابیست که از تاریخ بنی اسرائیل قبل از فوت یوشع تا ایام شاؤل گفتگومیکند. برای شرح آن رجوع به قاموس کتاب مقدس شود. - سفر داوران، کتابیست که درباره تاریخ بنی اسرائیل صحبت میدارد یعنی قدری قبل از مرگ یوشعبن نون تا بروزگار شاؤل. برای شرح آن رجوع به قاموس کتاب مقدس شود
اسم مره. (از اقرب الموارد) ، گام، یقال: فرس بعیدالشحوه، ای الخطوه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، به مجاز گویند: رجل بعید الشحوه، آنکه مقاصد او دور است. (از اساس البلاغه)
اسم مره. (از اقرب الموارد) ، گام، یقال: فرس بعیدالشحوه، ای الخطوه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، به مجاز گویند: رجل بعید الشحوه، آنکه مقاصد او دور است. (از اساس البلاغه)
تنها و نادر و غریب شدن. (از منتهی الارب). ندرت. نادر شدن. کمی، مقابل اطراد. کم یابی. دیریابی. دشواریابی. (یادداشت مؤلف). عزت. اندک یافت شدن. (لغت سید شریف جرجانی) ، پراکنده و یک یک گردیدن. (منتهی الارب). پراکنده شدن، تنها و غریب کردن. لازم و متعدی است. (از منتهی الارب) ، تنها شدن. (لغت سید شریف جرجانی). تنها ماندن. (مهذب الاسماء). رجوع به شذ شود
تنها و نادر و غریب شدن. (از منتهی الارب). ندرت. نادر شدن. کمی، مقابل اطراد. کم یابی. دیریابی. دشواریابی. (یادداشت مؤلف). عزت. اندک یافت شدن. (لغت سید شریف جرجانی) ، پراکنده و یک یک گردیدن. (منتهی الارب). پراکنده شدن، تنها و غریب کردن. لازم و متعدی است. (از منتهی الارب) ، تنها شدن. (لغت سید شریف جرجانی). تنها ماندن. (مهذب الاسماء). رجوع به شذ شود