- شحوا
- فراخدهانه چون چاه، فراخگام چون شتران
معنی شحوا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گام، درون
سارسیاه ازپرندگان
رنگ پریدگی، رندیدن زمین را با بیل
دشمنی
متفرق منتشر. یا غارت شعواء. غارتی متفرق و ممتد
گفتار بیهوده و بیمعنی و باطل
شنونده سنیع
فصیح، ظریف، بلیغ
متفرق، منتشر، پراکنده
غارت شعوا: غارت پراکنده و ممتد
غارت شعوا: غارت پراکنده و ممتد
مفهوم سخن، معنی، مضمون
شحم ها، پیه ها، چربی ها، جمع واژۀ شحم
گله کردن، شکایت کردن، گله و ناله، شکوه، شکایت
فصیح، بلیغ
در آیین هندوئیسم، خدای مخرب و مظهر انهدام که معمولاً او را به صورت مردی عبوس نمایش می دهند، آیین پرستش شیوا که یکی از سه صورت مهم آیین کنونی هندوئیسم را تشکیل می دهد
در آیین هندوئیسم، خدای مخرب و مظهر انهدام که معمولاً او را به صورت مردی عبوس نمایش می دهند، آیین پرستش شیوا که یکی از سه صورت مهم آیین کنونی هندوئیسم را تشکیل می دهد
مفهوم سخن، مضمون
فصیح، بلیغ
شنونده، گوش دهنده
Eloquent, Rhetorical
красноречивый , риторический
eloquent, rhetorisch
красномовний , риторичний
elokwentny, retoryczny
eloquente, retórico
eloquente, retorico
elocuente, retórico
éloquent, rhétorique
welsprekend, rhetorisch
प्रवाही , काव्यात्मक
fasih, retoris
بليغٌ , بلاغيٌّ
웅변적인 , 수사적인
רהוט , רטורי
雄辩的 , 修辞的