جدول جو
جدول جو

معنی شجاییدگی - جستجوی لغت در جدول جو

شجاییدگی(شَ دَ / دِ)
حالت و کیفیت شجاییده. رجوع به دشجاییده شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاریدگی
تصویر شاریدگی
حالت و چگونگی شاریده
فرهنگ فارسی عمید
(دَ / دِ)
مضغ. (ناظم الاطباء). عمل جویدن. حالت جویدن
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
چایمان. زکام. سرماخوردگی. نزله. رجوع به چایمان و زکام و سرماخوردگی شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
عمل ساییدن. کار ساییدن. رجوع به ساییدن شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
حالت و چگونگی شاشیده، کیفیت و حالت آنچه بر آن شاشیده باشند. رجوع به شاشیدن و شاشیده شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
حاصل مصدر از شاریدن، حالت و چگونگی شاریده. رجوع به شاریدن و شاریده شود
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ کَ دَ)
خشکیدن از سرما و افسردن از آن. (از فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
حالت و چگونگی گائیده. عمل گائیده شدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از ساییدگی
تصویر ساییدگی
حالت و کیفیت ساییده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاییدنی
تصویر جاییدنی
جویدنی قابل جاییدن، چیزی که با دندان توان خرد کرد
فرهنگ لغت هوشیار
سابیدگی، سابیده شدگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد