مار. مار نر. نوعی از مار کوچک. ج، شجعان یا شجعان. (منتهی الارب). مار. (اقرب الموارد). نوعی از مار. (ناظم الاطباء) ، مار شکم. (منتهی الارب). بیماری (یرقان) که در شکم باشد. (از اقرب الموارد). - شجاع الجوع، کرم شکم. (مهذب الاسماء). دیدان و کرمی که در روده ها بهم میرسد. (ناظم الاطباء)
مار. مار نر. نوعی از مار کوچک. ج، شَجعان یا شِجعان. (منتهی الارب). مار. (اقرب الموارد). نوعی از مار. (ناظم الاطباء) ، مار شکم. (منتهی الارب). بیماری (یرقان) که در شکم باشد. (از اقرب الموارد). - شجاع الجوع، کرم شکم. (مهذب الاسماء). دیدان و کرمی که در روده ها بهم میرسد. (ناظم الاطباء)
دلیر و پردل در شداید و مخاوف. ج، شجعان و شجعان و شجاع و شجعاء و شجعه یا شجعه یاشجعه و شجعه. (منتهی الارب). ولی دو کلمه آخر اسم جمع باشند. (از اقرب الموارد) : با این کفایت دلیر و شجاع و با زهره. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 282). وی (سیمجور) مردی داهی و گربز بود نه شجاع وبادل. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 264). شجاع و عادل و نیکوسیرتی دل قوی دار. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 196). از این شیر طالع بلرزم چو خوشه که از شیر لرزد دل هر شجاعی. خاقانی. تا روز چهارم که شجاعان شجاع آسای بدان تندکوه با رفعت و شکوه برآمدند. (جهانگشای جوینی)
دلیر و پردل در شداید و مخاوف. ج، شِجعان و شَجعان و شِجاع و شُجَعاء و شَجعه یا شِجعه یاشُجعَه و شَجَعَه. (منتهی الارب). ولی دو کلمه آخر اسم جمع باشند. (از اقرب الموارد) : با این کفایت دلیر و شجاع و با زهره. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 282). وی (سیمجور) مردی داهی و گربز بود نه شجاع وبادل. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 264). شجاع و عادل و نیکوسیرتی دل قوی دار. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 196). از این شیر طالع بلرزم چو خوشه که از شیر لرزد دل هر شجاعی. خاقانی. تا روز چهارم که شجاعان شجاع آسای بدان تندکوه با رفعت و شکوه برآمدند. (جهانگشای جوینی)
ابن عطا، نام سپهدار زهیر فاتح سیستان است. زهیر او را با سپاهی به سند فرستاد و در سال 143 هجری قمری میان او و زهیر اختلاف پدید آمد و شجاع زهیر را محاصره کرد اما با وساطت زیاد بن همام راسبی محاصره برداشته شد. (از تاریخ سیستان ص 141) (شاه...) از بابریان و حکمران بنگاله است و از ربیع الاول سال 1068 هجری قمری تا رمضان 1070 هجری قمری سلطنت داشت. (از معجم الانساب زامباور ص 442) ابن اسلم بن محمد بن شجاع مکنی به ابوکامل. ریاضی دان مصری که از فضلای عصر خود به شمار میرود. رجوع به کشف الظنون و تاریخ الحکماء القفطی ص 211، 233، 170 و الفهرست ابن الندیم ص 392 و گاهنامۀ سید جلال الدین طهرانی ص 66 و نیز رجوع به ابوکامل شجاع بن... شود
ابن عطا، نام سپهدار زهیر فاتح سیستان است. زهیر او را با سپاهی به سند فرستاد و در سال 143 هجری قمری میان او و زهیر اختلاف پدید آمد و شجاع زهیر را محاصره کرد اما با وساطت زیاد بن همام راسبی محاصره برداشته شد. (از تاریخ سیستان ص 141) (شاه...) از بابریان و حکمران بنگاله است و از ربیع الاول سال 1068 هجری قمری تا رمضان 1070 هجری قمری سلطنت داشت. (از معجم الانساب زامباور ص 442) ابن اسلم بن محمد بن شجاع مکنی به ابوکامل. ریاضی دان مصری که از فضلای عصر خود به شمار میرود. رجوع به کشف الظنون و تاریخ الحکماء القفطی ص 211، 233، 170 و الفهرست ابن الندیم ص 392 و گاهنامۀ سید جلال الدین طهرانی ص 66 و نیز رجوع به ابوکامل شجاع بن... شود
یکی از صور جنوبی فلک که به شکل ماری باریک و پیچان تخییل شده است دارای شصت کوکب یکی از قدر دوم و سه از قدر سوم و دوازده از قدر چهارم و ستارۀ فرد نیز در این صورت است و این صورت رابه فارسی مار یا مار فلک گوئیم. (یادداشت مؤلف). ابوریحان در صورتهای جنوبی فلک پانزده صورت برشمرد که صورت هفتم آن را شجاع، ای مار باریک دراز نامیده است. (التفهیم ص 94). نام صورت هشتم از صور چهارگانه فلکی جنوبی و آن را ’حیه’ نیز گویند. (مفاتیح العلوم خوارزمی). نام ستاره ای است جنوبی که در زیر ستاره های غراب، باطیه، عذراء، اسد و سرطان قرار دارد و به صورت اژدهای پیچیده است و درخشنده ترین آن ستاره ای است که بر روی شکل گردن اژدهاست و آن ستاره ای مزدوج است و فقط با تلسکوپ دیده شود. (از الموسوعه العربیه المیسره ص 1076) : الا که تا برین فلک بود روان شجاع او وحیه الحوای او. منوچهری نام محلی در کنار راه تبریز به جلفا میان درۀ دیز و جلفا در 122000 گزی تبریز. (یادداشت مؤلف)
یکی از صور جنوبی فلک که به شکل ماری باریک و پیچان تخییل شده است دارای شصت کوکب یکی از قدر دوم و سه از قدر سوم و دوازده از قدر چهارم و ستارۀ فرد نیز در این صورت است و این صورت رابه فارسی مار یا مار فلک گوئیم. (یادداشت مؤلف). ابوریحان در صورتهای جنوبی فلک پانزده صورت برشمرد که صورت هفتم آن را شجاع، ای مار باریک دراز نامیده است. (التفهیم ص 94). نام صورت هشتم از صور چهارگانه فلکی جنوبی و آن را ’حیه’ نیز گویند. (مفاتیح العلوم خوارزمی). نام ستاره ای است جنوبی که در زیر ستاره های غراب، باطیه، عذراء، اسد و سرطان قرار دارد و به صورت اژدهای پیچیده است و درخشنده ترین آن ستاره ای است که بر روی شکل گردن اژدهاست و آن ستاره ای مزدوج است و فقط با تلسکوپ دیده شود. (از الموسوعه العربیه المیسره ص 1076) : الا که تا برین فلک بود روان شجاع او وحیه الحوای او. منوچهری نام محلی در کنار راه تبریز به جلفا میان درۀ دیز و جلفا در 122000 گزی تبریز. (یادداشت مؤلف)