جدول جو
جدول جو

معنی شبکند - جستجوی لغت در جدول جو

شبکند
(شَ کَ)
به معنی آشیانه است که جا و مقام مرغان باشد. (برهان). آشیانۀ پرندگان. (از ناظم الاطباء). لانۀ پرندگان
لغت نامه دهخدا
شبکند
جایی که پرندگان در آن جا سکونت کنند آشیانه. توضیح ظاهرا همین کلمه است که به صور بکند و نکند تحریف شده (دهخدا)
فرهنگ لغت هوشیار
شبکند
((~. کَ))
آشیانه
تصویری از شبکند
تصویر شبکند
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آبکند
تصویر آبکند
زمینی که آب آن را کنده، گود و ناهموار کرده باشد، آبگیر، تالاب، برای مثال هرکه باشد تشنه و چشمه نیابد هیچ جای / بی گمان راضی بیاید گر بیابد آبکند (شهید بلخی - شاعران بی دیوان - ۳۰)، آب انبار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بکند
تصویر بکند
نان، خمیر آرد گندم یا جو که در تنور یا فر پخته شده باشد، وسیلۀ گذران زندگی، برای مثال محنت سوب و بکند او که از بیخم فکند / طبع موزونم همی ز اندیشه ناموزون کنند (انوری - ۶۲۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکند
تصویر شکند
کرم دراز و سرخ رنگی که در زمین های نمناک پیدا می شود، خراطین
فرهنگ فارسی عمید
(شِ / شَ کَ)
کرمی سرخ و خزنده در میان گل که خراطین نیز گویند. (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (آنندراج) (فرهنگ جهانگیری) (از برهان) :
در کوی این رباط زعقبی نشان مجوی
هرگز بود مزاج سقنقور در شکند.
خواجه عمید لوبکی (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از آبکند
تصویر آبکند
آب انبار وتالاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکند
تصویر شکند
کرم خاکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبکند
تصویر آبکند
((کَ))
آبگیر، گودال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آبکند
تصویر آبکند
خلیج
فرهنگ واژه فارسی سره
سیل گاه، مسیل، گودال، گود، مغاک، آبگیر، تالاب، غدیر
فرهنگ واژه مترادف متضاد