بلند گردیدن. (از اقرب الموارد) ، روشن شدن و درخشیدن چهره پس از تغیر، روی پا برخاستن اسب، افروختن آتش. (از اقرب الموارد) ، گلوله کردن و به شکل کلاف درآوردن نخ و ریسمان. (از دزی ج 1 ص 726)
بلند گردیدن. (از اقرب الموارد) ، روشن شدن و درخشیدن چهره پس از تغیر، روی پا برخاستن اسب، افروختن آتش. (از اقرب الموارد) ، گلوله کردن و به شکل کلاف درآوردن نخ و ریسمان. (از دزی ج 1 ص 726)
زغال، جسم سخت و سیاه رنگی که از سوختن بافت های گیاهی و حیوانی ایجاد می شود و حاوی مقدار زیادی کربن است، انگشت، زگال، آلاس، فحم، شگال جایی که در آن زغال بریزند، زغالدان، انبار زغال
زُغال، جسم سخت و سیاه رنگی که از سوختن بافت های گیاهی و حیوانی ایجاد می شود و حاوی مقدار زیادی کربن است، اَنگِشت، زُگال، آلاس، فَحم، شُگال جایی که در آن زغال بریزند، زغالدان، انبار زغال
نوعی از ماهی باشد و آن در دجلۀبغداد و فرات بهم میرسد و زهرۀ او را در داروهای چشم بکار برند. نوعی از ماهی نرم بدن خردسر باریک دم گشاده میان بر شکل بربط. (از منتهی الارب). نوعی از ماهی باریک دم میان فراخ نرم بدن و خردسر. ج، شبابط و شبابیط. (از اقرب الموارد). گونه ای از ماهی استخوانی از خانوادۀ شبوطیان که در آب شیرین زیست کند. این ماهی در جلو دهانش دارای چهار رشتۀ آویزان در فک فوقانی به نام ریش است. بالۀ شنای پشتی آن در قسمت جلو دارای رگه های استخوانی قوی است. در گلوگاه وی سه ردیف زواید دندانی قرار دارد. گونه های مزبور در نیم کرۀ شمالی میزیند و برخی گونه هایش تا یک متر طول و بیست کیلوگرم وزن می یابند. (فرهنگ فارسی معین) : ز دجله آرمت شبوط ماهی چو از حلوان برۀ نوروزگاهی. (ویس و رامین)
نوعی از ماهی باشد و آن در دجلۀبغداد و فرات بهم میرسد و زهرۀ او را در داروهای چشم بکار برند. نوعی از ماهی نرم بدن خردسر باریک دم گشاده میان بر شکل بربط. (از منتهی الارب). نوعی از ماهی باریک دم میان فراخ نرم بدن و خردسر. ج، شبابط و شبابیط. (از اقرب الموارد). گونه ای از ماهی استخوانی از خانوادۀ شبوطیان که در آب شیرین زیست کند. این ماهی در جلو دهانش دارای چهار رشتۀ آویزان در فک فوقانی به نام ریش است. بالۀ شنای پشتی آن در قسمت جلو دارای رگه های استخوانی قوی است. در گلوگاه وی سه ردیف زواید دندانی قرار دارد. گونه های مزبور در نیم کرۀ شمالی میزیند و برخی گونه هایش تا یک متر طول و بیست کیلوگرم وزن می یابند. (فرهنگ فارسی معین) : ز دجله آرمت شبوط ماهی چو از حلوان برۀ نوروزگاهی. (ویس و رامین)
برافروختن آتش. (از اقرب الموارد) ، رشد و نموکردن. بالیدن. (از اقرب الموارد) ، دو دست خود را بلند کردن اسب. (از اقرب الموارد) : شب ّ الفرس شباباً و شبیباً و شبوباً، نشاط کرد اسب و آن برداشتن هر دو دست باشد معاً. (منتهی الارب)
برافروختن آتش. (از اقرب الموارد) ، رشد و نموکردن. بالیدن. (از اقرب الموارد) ، دو دست خود را بلند کردن اسب. (از اقرب الموارد) : شَب َّ الفَرَس ُ شِباباً و شَبیباً و شُبوباً، نشاط کرد اسب و آن برداشتن هر دو دست باشد معاً. (منتهی الارب)
شیپور. کرنای. لغت عبرانی است. (منتهی الارب). اقرب الموارد به فک ادغام ضبط کرده است و گوید این کلمه معرب شوفر از لغت عبری به معنی بوق و نفیر است. ج، شبورات و شبابیر. (ازاقرب الموارد) (از محیط المحیط). نای رویین است که نفیر باشد و به عربی نیز همین معنی دارد. (برهان)
شیپور. کرنای. لغت عبرانی است. (منتهی الارب). اقرب الموارد به فک ادغام ضبط کرده است و گوید این کلمه معرب شوفَر از لغت عبری به معنی بوق و نفیر است. ج، شبورات و شبابیر. (ازاقرب الموارد) (از محیط المحیط). نای رویین است که نفیر باشد و به عربی نیز همین معنی دارد. (برهان)
نام یکی از دستگاههای موسیقی است که شباهت به تنبور دارد و ایرانیان قدیم آن را بجای عود بکار میبردند و سبب تسمیۀ آن شبیه بودن این دستگاه است به ماهی شبوط و فقط فرقی که با عود دارد در آن است که گردن شبوط درازتر بود و دارای سه تار باشد و عرب در قدیم این دستگاه را به کار می برده است و اولین کسی که این آلت را به کار برد ’منصور زلزل’ نوازندۀ عود در قرن هشتم بوده است. (از الموسوعه العربیه ص 1074)
نام یکی از دستگاههای موسیقی است که شباهت به تنبور دارد و ایرانیان قدیم آن را بجای عود بکار میبردند و سبب تسمیۀ آن شبیه بودن این دستگاه است به ماهی شبوط و فقط فرقی که با عود دارد در آن است که گردن شبوط درازتر بود و دارای سه تار باشد و عرب در قدیم این دستگاه را به کار می برده است و اولین کسی که این آلت را به کار برد ’منصور زلزل’ نوازندۀ عود در قرن هشتم بوده است. (از الموسوعه العربیه ص 1074)
پایتخت قدیم حضرموت واقع در جنوب جزیره العرب است که در آن بناهای قدیم بسیار از جمله معبد ’سین’ رب النوع ماه میباشد. آثاری که در این شهر به دست آمده است مربوط به قرن 5 قبل از میلاد و قبل از آن می باشد. (از الموسوعه العربیه المیسره ص 1073)
پایتخت قدیم حضرموت واقع در جنوب جزیره العرب است که در آن بناهای قدیم بسیار از جمله معبد ’سین’ رب النوع ماه میباشد. آثاری که در این شهر به دست آمده است مربوط به قرن 5 قبل از میلاد و قبل از آن می باشد. (از الموسوعه العربیه المیسره ص 1073)
بطنی است از مصاعب از صقور (الصکور) از جبل ازعمارات از عنزه. (از معجم قبائل العرب ج 2 ص 579) نام قبیله ای است در قریۀ شجره واقع در ناحیۀ رمثا در منطقۀ عجلون اقامت دارند. گویند این قبیله از حجاز به این منطقه مهاجرت کرده اند و آن بطنی است از قبیلۀ تثبیت از بنی عقبه که در آغاز در قریۀ ریمون در جوار قدس فرود آمدند و سپس شاخه ای از شجره از آنجا برفت، این قبیله به سه بطن تقسیم میگردد: راشد، طواهر و نموره. (از معجم قبائل العرب ج 2 ص 579)
بطنی است از مصاعب از صقور (الصکور) از جبل ازعمارات از عنزه. (از معجم قبائل العرب ج 2 ص 579) نام قبیله ای است در قریۀ شجره واقع در ناحیۀ رمثا در منطقۀ عجلون اقامت دارند. گویند این قبیله از حجاز به این منطقه مهاجرت کرده اند و آن بطنی است از قبیلۀ تثبیت از بنی عقبه که در آغاز در قریۀ ریمون در جوار قدس فرود آمدند و سپس شاخه ای از شجره از آنجا برفت، این قبیله به سه بطن تقسیم میگردد: راشد، طواهر و نموره. (از معجم قبائل العرب ج 2 ص 579)
سختباله ازماهیان دراروند رود به هم می رسد وزهره آن داروی چشمدرداست گونه ای ماهی استخوانی که از خانواده شبوطیان که در آب شیرین زیست کند این ماهی در جلو دهانش دارای چهار رشته آویزان در فک فوقانی بنام ریش می باشند. باله شنای پشتی آن در قسمت جلو دارای رگه های استخوانی قوی است. در گلوگاه وی سه ردیف زواید دندانی قرار دارد. گونه های ماهی مزبور در نیم کره شمالی می زیند و برخی گونه هایش تا یک متر طول و 20 کیلو گرم وزن می یابند
سختباله ازماهیان دراروند رود به هم می رسد وزهره آن داروی چشمدرداست گونه ای ماهی استخوانی که از خانواده شبوطیان که در آب شیرین زیست کند این ماهی در جلو دهانش دارای چهار رشته آویزان در فک فوقانی بنام ریش می باشند. باله شنای پشتی آن در قسمت جلو دارای رگه های استخوانی قوی است. در گلوگاه وی سه ردیف زواید دندانی قرار دارد. گونه های ماهی مزبور در نیم کره شمالی می زیند و برخی گونه هایش تا یک متر طول و 20 کیلو گرم وزن می یابند