یکی آن شبجه است. دروازۀ بلندبنا. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). دروازه ای که بنای آن عالی باشد. (ناظم الاطباء) ، دروازه ها. (از اقرب الموارد). دروازه. (منتهی الارب). و رجوع به شبجه شود
یکی آن شَبَجَه است. دروازۀ بلندبنا. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). دروازه ای که بنای آن عالی باشد. (ناظم الاطباء) ، دروازه ها. (از اقرب الموارد). دروازه. (منتهی الارب). و رجوع به شبجه شود
خر دم بریده: (ندانی ای بعقل اندر خر کبجه بنا دانی که با نر شیر بر ناید ستردن (سروزن دهخدا) گاو ترخانی ک) (غضائری)، هر چاپایی که زیر دهانش ورم کرده باشد گویند: (کبجه شده است)
خر دم بریده: (ندانی ای بعقل اندر خر کبجه بنا دانی که با نر شیر بر ناید ستردن (سروزن دهخدا) گاو ترخانی ک) (غضائری)، هر چاپایی که زیر دهانش ورم کرده باشد گویند: (کبجه شده است)