جدول جو
جدول جو

معنی شاکتاین - جستجوی لغت در جدول جو

شاکتاین
(کَ یَ نَ)
نام طایفۀ شاکت است. (ماللهند بیرونی ص 65)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شادتگین
تصویر شادتگین
(پسرانه)
شاد (فارسی) + تگین (ترکی) پهلوان شاد، از امیران دربار خوارزمشاه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اکتای
تصویر اکتای
(پسرانه)
نام سومین پسر و جانشین چنگیز خان
فرهنگ نامهای ایرانی
قلعه ای است به دیاربکر، (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
برچفسانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
در سانسکریت کاتینه یکی از فرزندان براهم که در تألیف کتاب سمرت شرکت کرده اند. (تحقیق ماللهند بیرونی ص 63)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان منگور بخش حومه شهرستان مهاباد، در جهل و هشت هزارگزی جنوب باختر مهابادو سی و هفت هزارگزی باختر راه مهاباد به سردشت، کوهستانی و سردسیر است، سکنۀ آن یکصد و پنجاه و نه تن کرد سنی اند، آب آن از رود خانه بادین آباد تأمین میشود و محصولات آن غلات و توتون و حبوبات و شغل مردم آن زراعت و گله داری و دستبافی و جاجیم بافی است، راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 289)
لغت نامه دهخدا
حسن بن علی بن سعید بن عبداﷲ شاتانی، ملقب به علم الدین، مردی ادیب و شاعر و فاضل بود، بنزد صلاح الدین یوسف بن ایوب آمد و صلاح الدین مقدم او را گرامی داشت، دانشمندان وی را مدایح بسیار گفته اند، در علم مبرز بود، در بغداد فقه شافعی را فراگرفت، از قاضی ابوبکر محمد بن عبدالباقی انصاری و ابومنصور عبدالرحمن بن محمد القزاز و ابوالقاسم اسماعیل بن محمد سمرقندی و دیگران سماع کرد، و گفته اند وی در آخر عمر از آن پس که بر وی حدیث قرائت کردند تغییر یافت، به سال 513 متولد گردید و در ماه شعبان سال 579 درگذشت، از ابن السجزی و ابن الجوالیقی ادب فراگرفت و به دمشق آمد ودر آن شهر مجلس وعظی بسال 531 برای او بر پا ساختند، (معجم البلدان)، و رجوع به زرکلی ج 2 ص 403 شود
لغت نامه دهخدا
منسوب به شاتان. رجوع به شاتان شود
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ)
اکتعون: رأیتهم اجمعین اکتعین، از اتباع است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جمع واژۀ اکتع در حالت نصبی و جری. رجوع به اکتع و اکتعون و ابتعون شود، درکوزه آب خوردن. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
بودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
(اِ)
مارک اورل. شرق شناس و باستانشناس انگلیسی است. وی بسال 1862 میلادی در بوداپست متولد شد ودر سالهای 1888- 1899 میلادی تحقیقات باستانشناسی مفیدی در کاشمر و سرحد افغانستان انجام داد و سپس در سال 1900- 1901 میلادی در ترکستان چین به حفریات پرداخت و در سالهای 1906- 1908 برای تحقیقات باستانشناسی و جغرافیائی مسافرت وسیعی در آسیای مرکزی و مغرب چین کرد و در سالهای 1913- 1916 در آسیای مرکزی و ایران بتحقیق پرداخت و کمی بعد در سالهای 1926- 1928 در ترکستان و چین و بسال 1932 در اطراف تبت بتحقیقات خود ادامه داد و در موضع اخیر بود که از طرف مقامات چین برای ادامۀ تحقیقاتش موانعی بوجود آمد. اشتاین آثاربیشماری بجای گذاشته است که از آن جمله اند: 1- ویرانه های ختن 1903 میلادی 2- ختن باستانی 1912 میلادی و غیره
لغت نامه دهخدا
نام شهری است در شمال شرقی فرانسه، این شهر از اوائل قرون وسطی شهرت دارد و در سالهای 1915 تا 1918 م، میدان جنگ جهانی اول بود، شراب آن نیز معروف است
لغت نامه دهخدا
(اُ یَ)
اکتاویانوس. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به اکتاویانوس شود، برجستن قچقار بر ماده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، گشودن. گشادن. بازکردن. (یادداشت مؤلف). باز کردن. پرده برداشتن. پدید آوردن. کشف کردن. (فرهنگ فارسی معین). کشف کردن. از آن است: اکتشافات، درباره کشف امور طبیعی و صنعتی. (از اقرب الموارد) ، بدست آوردن اطلاعاتی درباره دشمن بطرق مختلف. (فرهنگ فارسی معین).
- جوخۀ اکتشاف، دستۀ سربازانی که جهت تجسس مواضع دشمن از پیش بروند
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان دودانگه بخش ضیأآباد شهرستان قزوین، واقع در 15000 گزی جنوب باخترضیأآباد و 4000 گزی راه شوسۀ همدان، محلی کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنۀ آن 1006 تن است آب آن ازقنات تأمین میشود، محصول آن غلات، گردو و کشمش، شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کاکتین
تصویر کاکتین
فرانسوی خارین از دارو های گیاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتیان
تصویر اکتیان
بودن، هست شدن، اندوهزدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتان
تصویر اکتان
برچفسانیدن برچسباندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتان
تصویر اکتان
برچسبانی
فرهنگ واژه فارسی سره