جدول جو
جدول جو

معنی شاهرخ - جستجوی لغت در جدول جو

شاهرخ
(پسرانه)
شاه منظر، کسی که رخساری همچون شاه دارد، آنکه چهره ای با هیبت و شکوه چون شاه دارد، نام پسر امیرتیمور پادشاه تیموری
تصویری از شاهرخ
تصویر شاهرخ
فرهنگ نامهای ایرانی
شاهرخ
رخ شطرنج، کشت دادن شاه و زدن رخ
تصویری از شاهرخ
تصویر شاهرخ
فرهنگ لغت هوشیار
شاهرخ
رخ شطرنج، رخ
تصویری از شاهرخ
تصویر شاهرخ
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شادرخ
تصویر شادرخ
(دخترانه)
آنکه چهره ای شاد و متبسم دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماهرخ
تصویر ماهرخ
(دخترانه)
آنکه صورتی چون ماه زیبا دارد، ماهچهر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهرگ
تصویر شاهرگ
دو رگ درشت گردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهرخ
تصویر ماهرخ
پنهانی، به آرامی و خمیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاهرگ
تصویر شاهرگ
ورید، رگ گردن، رگ جان، حبل الورید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماهرخ
تصویر ماهرخ
زیبا و خوشگل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهرگ
تصویر شاهرگ
((رَ))
شریانی است ضخیم که خون را از قلب به سر می رساند، رگ گردن. حبل الورید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شهرخ
تصویر شهرخ
(پسرانه)
شاهرخ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهر
تصویر شاهر
(پسرانه)
مشهور، نامی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهر
تصویر شاهر
مشهور، معروف، نامی، سرشناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شارخ
تصویر شارخ
جوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهرخ
تصویر شهرخ
رخ شطرنج، کشت دادن شاه و زدن رخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهر
تصویر شاهر
((هِ))
مشهور، معروف
فرهنگ فارسی معین