جدول جو
جدول جو

معنی شانسی - جستجوی لغت در جدول جو

شانسی
از روی بخت و اقبال، تصادفاً، اتفاقاً: شانسی حرفش درست آمد، برحسب تصادف درست آمد
لغت نامه دهخدا
شانسی
بختکی از روی بخت و اقبال تصادفا اتفاقا: شانسی حرفش درست در آمد
تصویری از شانسی
تصویر شانسی
فرهنگ لغت هوشیار
شانسی
از روی تصادف، برحسب تصادف
تصویری از شانسی
تصویر شانسی
فرهنگ فارسی معین
شانسی
اتفاقی، اله بختکی، تصادفی، کشکی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شانلی
تصویر شانلی
(پسرانه)
پرافتخار، مشهور، شایان تحسین، دارای اعتبار و مقام و منزلت، شان (عربی) + لی (ترکی)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نانسی
تصویر نانسی
(دخترانه)
نام شهری در فرانسه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شانی
تصویر شانی
شیانی، نوعی مسکوک زر و سیم که در خراسان رایج بوده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انسی
تصویر انسی
یک تن از مردم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاسی
تصویر شاسی
چهارچوبه، قاب، آهن بندی زیر اتومبیل که قسمت های دیگر روی آن قرار می گیرد، در کشاورزی گلخانۀ زیرزمینی با سقف شیشه ای که به منظور تهیۀ نشا و زیاد کردن قلمه و نیز نگهداری گیاهان در زمستان به کار می رود، در موسیقی شستی، در هنر عکاسی قاب چهارگوشه ای که فیلم های تخت عکاسی را در آن نگاه می دارند و به مانع رسیدن نور به فیلم می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شانس
تصویر شانس
بخت، اقبال، طالع، میزان احتمال
فرهنگ فارسی عمید
نام اقلیمی است از چین، واقع در جنوب منچوری و جمعیت آن 12/000/000 تن است و مرکز این اقلیم یانکو باشد، و دارای معادن زغال سنگ است، (از معجم المنجد)
لغت نامه دهخدا
(شِ)
به صورت ترکیب به معنی شناسایی و آگاهی به کار می رود و ترکیبات ذیل در آن هست:
- آب شناسی. آدم شناسی. انجم شناسی. ایران شناسی. جمجمه شناسی. جنگل شناسی. جواهرشناسی. جوهرشناسی. حق شناسی. حیوان شناسی. خاک شناسی. خاورشناسی. خداشناسی. خطشناسی. خودشناسی. روانشناسی. زمین شناسی. سبک شناسی. ستاره شناسی. سخن شناسی. سکه شناسی. سنگ شناسی. شرق شناسی. شعرشناسی. عرب شناسی. قبله شناسی. قیافه شناسی. کتاب شناسی. گوهرشناسی. مردم شناسی. معدن شناسی. میکرب شناسی. نبات شناسی. نمک شناسی. وقت شناسی. هواشناسی.
و رجوع به ترکیبات شناس شود
لغت نامه دهخدا
شهری است در شمال شرقی فرانسه که پایتخت قدیم لورن بوده و مرکز شهرستان مورت -ا-موزل است و 120600 تن جمعیت دارد، این شهر در فاصله 353 هزارگزی پاریس واقع است
لغت نامه دهخدا
درونی بخش درونی اندام مردمی آدمی آدمی مردم مقابل جنی خو گرفته خو گیر همدم دمساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شانی
تصویر شانی
درم ده هفت که در قدیم رایج بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شانس
تصویر شانس
بخت و اقبال و اختر و طالع
فرهنگ لغت هوشیار
قاب و اسکلت بندی فولادی که بر فنرها تکیه دارد و روی چرخها استوار است و موتور و اطاق اتومبیل بر روی آن جای دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاسی
تصویر شاسی
چهارچوب، قاب، اسکلت اصلی اتومبیل که بخش های دیگر روی آن سوار می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شانس
تصویر شانس
بخت، اقبال، فرصت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شانس
تصویر شانس
بخت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شانس
تصویر شانس
Luckiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شانس
تصویر شانس
chance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شانس
تصویر شانس
fortuna
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شانس
تصویر شانس
keberuntungan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شانس
تصویر شانس
किस्मत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شانس
تصویر شانس
geluk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شانس
تصویر شانس
suerte
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شانس
تصویر شانس
运气
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شانس
تصویر شانس
sorte
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شانس
تصویر شانس
szczęście
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شانس
تصویر شانس
удача
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شانس
تصویر شانس
Glück
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شانس
تصویر شانس
удача
دیکشنری فارسی به روسی
برنزی، برنز
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از شانس
تصویر شانس
행운
دیکشنری فارسی به کره ای