- شامل (پسرانه)
- حاوی، دارنده، کامل، فراگیرنده، نام یکی از رهبران مذهبی و سران عشایر قفقاز
معنی شامل - جستجوی لغت در جدول جو
- شامل
- در بر گیرنده، دارای
- شامل
- فراگیرنده، عمومیت دارنده
- شامل
- فراگیرنده و به همه رسنده، همه را فرارسنده، کافی، کامل، حاوی، دربردارنده
- شامل ((مِ))
- فراگیرنده، حاوی، در بردارنده
- شامل
- Inclusive
- شامل
- инклюзивный
- شامل
- inklusiv
- شامل
- інклюзивний
- شامل
- inkluzywny
- شامل
- inclusivo
- شامل
- inclusivo
- شامل
- inclusivo
- شامل
- inclusif
- شامل
- inclusief
- شامل
- समावेशी
- شامل
- inklusif
- شامل
- شاملٌ
- شامل
- kapsayıcı
- شامل
- jumuishi
- شامل
- অন্তর্ভুক্ত
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بارآور
درنگ، اندیشه
آرسته، اسپور، بونده، رسا
فرا گیرنده تر
اپاختر
پیشه ور، کاردار