- شالده
- اساس و بنیاد و دیوار عمارت، شالوده
معنی شالده - جستجوی لغت در جدول جو
- شالده
- شالوده، بنیاد، پی دیوار، طرح و نقشه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بنیه، اساس
مونث شاهد زمین، سنگ گور مونث شاهد، جمع شواهد
فرزند شاه شاهپور شاپور شهزاده، جمع شاهزادگان
مونث شارد چکامه چکامه ای که برسر زبانهاباشد مونث شارد، واحد شارد، جمع شوارد شرد
طرح ونقشه
بنیاد، پی دیوار، طرح و نقشه
مؤنث واژۀ شاهد، در علم حقوق آنکه در دادگاه دربارۀ موضوع مورد بحث شهادت می دهد برای مثال رفت آن عجوز پر دغل، رفت آن زمستان و وحل / آمد بهار و زاد از او صد شاهد و صد شاهده (مولوی۲ - ۱۲۰۲)
مادر، انسان یا حیوان مادۀ دارای فرزند، اصلی، اولیه مثلاً دانشگاه مادر، برانگیزنده، باعث، زمین، خاک، هر یک از عناصر چهارگانه
مادر مام مادر ام: (مگر پیش ازمرگ روی آن پدربزرگواربازبینم وبرین کار زود باید که برسد و (بر) والده من سلام بخواند) یا والده آقا مصطفی. زن خانه و مادر بچه های شخص زوجه. والده بچه ها. مادر بچه ها والده آقا مصطفی زوجه
شارد، رمنده، رمیده، گریخته، آنکه از اطاعت سر باز بزند، نافرمان
ازپارسی شالک شال کوچک