ج، شواطب. (اقرب الموارد). زنی که شاخ نخل را پاره کند تااز آن بوریا سازد، زنی که ادیم را بعداز آنکه کهنه کرده باشد بتراشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، زنی که شاخۀ خرما را پوست کند سپس آن را در منقیّه بیندازد و با کارد آنچه را که روی آن است بگیرد تا نازک شود. (اقرب الموارد)
ج، شواطب. (اقرب الموارد). زنی که شاخ نخل را پاره کند تااز آن بوریا سازد، زنی که ادیم را بعداز آنکه کهنه کرده باشد بتراشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، زنی که شاخۀ خرما را پوست کند سپس آن را در منقیّه بیندازد و با کارد آنچه را که روی آن است بگیرد تا نازک شود. (اقرب الموارد)
شهری است در مشرق قرطبه و خاور اندلس. (معجم البلدان). شهری است بمغرب. (منتهی الارب). شهری به اسپانیا. قیصاتیوا. رجوع به الحلل السندسیه ج 1 و 2و روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات ج 1 ص 65 شود. شهری است در مشرق اندلس و مشرق قرطبه و آنجا در ایام حکومت عرب بر اندلس کاغذ اعلا ساخته میشد و به دیگر شهرهای اندلس صادر میگردید. (معجم البلدان). مسیحیان در عشر اخیر رمضان سال 645 آن را بگرفتند
شهری است در مشرق قرطبه و خاور اندلس. (معجم البلدان). شهری است بمغرب. (منتهی الارب). شهری به اسپانیا. قیصاتیوا. رجوع به الحلل السندسیه ج 1 و 2و روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات ج 1 ص 65 شود. شهری است در مشرق اندلس و مشرق قرطبه و آنجا در ایام حکومت عرب بر اندلس کاغذ اعلا ساخته میشد و به دیگر شهرهای اندلس صادر میگردید. (معجم البلدان). مسیحیان در عشر اخیر رمضان سال 645 آن را بگرفتند
کوهی است در نجد و بعضی گفته اند در حجاز در دیار غطفان بین سلیله و ربذه و برخی گفته اند در مقابل شعیبه است. (معجم البلدان) : ترکت ابن هبار لدی الباب مسنداً و اصبح دونی شابه فأرومها بسیف امری لااخبر الناس ما اسمه و ان حقرت نفسی الی همومها. قتال الکلابی (ازمعجم البلدان). قوارض هضب شابه عن یسار و عن ایمانها بالمحو قور. کثیر (از معجم البلدان)
کوهی است در نجد و بعضی گفته اند در حجاز در دیار غطفان بین سلیله و ربذه و برخی گفته اند در مقابل شعیبه است. (معجم البلدان) : ترکت ابن هبار لدی الباب مسنداً و اصبح دونی شابه فأرومها بسیف امری لااخبر الناس ما اسمه و ان حقرت نفسی الی همومها. قتال الکلابی (ازمعجم البلدان). قوارض هضب شابه عن یسار و عن ایمانها بالمحو قور. کثیر (از معجم البلدان)
زن جوان. ج، شواب و شوائب. (مهذب الاسماء). زن جوان. ج، شواب. (منتهی الارب). ج، شابات، شواب، شبائب. (اقرب الموارد). زن جوان از سیزده تا سی سالگی. (فرائد الدریه). (اقرب الموارد از جامع الرموز) و در مورد آتش افروخته شابه را نمیتوان نسبت آورد و صحیح مشبوبه است. (اقرب الموارد)
زن جوان. ج، شواب و شوائب. (مهذب الاسماء). زن جوان. ج، شواب. (منتهی الارب). ج، شابات، شواب، شبائب. (اقرب الموارد). زن جوان از سیزده تا سی سالگی. (فرائد الدریه). (اقرب الموارد از جامع الرموز) و در مورد آتش افروخته شابه را نمیتوان نسبت آورد و صحیح مشبوبه است. (اقرب الموارد)
واحد نواطب است و آن جامه پاره ای است که در پالونه داخل کنند و بدان چیزها را صاف کنند. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). خرق المصفاه. پاره های صافی. (معجم متن اللغه) (از المنجد). رجوع به نواطب شود
واحد نواطب است و آن جامه پاره ای است که در پالونه داخل کنند و بدان چیزها را صاف کنند. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). خرق المصفاه. پاره های صافی. (معجم متن اللغه) (از المنجد). رجوع به نواطب شود
قاسم بن فیره بن خلف بن احمد الرعینی مکنی به ابومحمد و ابوالقاسم معروف به امام القراء. وی کورمادرزاد در شاطبه از شهرهای اندلس، بسال 538 هجری قمری تولد و در مصر بسال 590 هجری قمری وفات یافت. صاحب قصیدۀ حرزالامانی و وجه التهانی در قراآت است که به شاطبیه شهرت دارد و دارای 1173 بیت است و شروح متعددی بر آن نوشته اند. منظومۀ رائیه موسوم به ’عقیله اتراب القصائد فی اسنی المقاصد’ در وصف صحف نیز از او است. از علمای حدیث و تفسیر و لغت است. به علم رؤیا نیز آشنایی داشت. ابن خلکان درباره وی گوید که چون صحیح بخاری و صحیح مسلم و الموطاء را بر او میخواندند از حفظ به تصحیح نسخ آنها میپرداخت. رجوع به اعلام زرکلی ج 2 ص 403 و 784 و تاریخ گزیده ص 806 و معجم المطبوعات و تاریخ الخلفاء ص 303 و ریحانه الادب شود
قاسم بن فیره بن خلف بن احمد الرعینی مکنی به ابومحمد و ابوالقاسم معروف به امام القراء. وی کورمادرزاد در شاطبه از شهرهای اندلس، بسال 538 هجری قمری تولد و در مصر بسال 590 هجری قمری وفات یافت. صاحب قصیدۀ حرزالامانی و وجه التهانی در قراآت است که به شاطبیه شهرت دارد و دارای 1173 بیت است و شروح متعددی بر آن نوشته اند. منظومۀ رائیه موسوم به ’عقیله اتراب القصائد فی اسنی المقاصد’ در وصف صحف نیز از او است. از علمای حدیث و تفسیر و لغت است. به علم رؤیا نیز آشنایی داشت. ابن خلکان درباره وی گوید که چون صحیح بخاری و صحیح مسلم و الموطاء را بر او میخواندند از حفظ به تصحیح نسخ آنها میپرداخت. رجوع به اعلام زرکلی ج 2 ص 403 و 784 و تاریخ گزیده ص 806 و معجم المطبوعات و تاریخ الخلفاء ص 303 و ریحانه الادب شود
خط پشت شمشیر (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). راه بر روی شمشیر. (مهذب الاسماء). جوی شمشیر. راه شمشیر. (یادداشت مؤلف) ، پاره ای از کوهان به درازابریده. ج، شطوب و شطب. (ناظم الاطباء)
خط پشت شمشیر (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). راه بر روی شمشیر. (مهذب الاسماء). جوی شمشیر. راه شمشیر. (یادداشت مؤلف) ، پاره ای از کوهان به درازابریده. ج، شُطوب و شُطَب. (ناظم الاطباء)