شار ( عنوان عمومی پادشاهان غرجستان) بودن، کنایه از شاهی، پادشاهی، برای مثال یک بندۀ تو دارد زاین سوی رود شاری / یک چاکر تو دارد زآن سوی گنگ رایی (فرخی - ۳۶۲) سار
شار ( عنوان عمومی پادشاهان غرجستان) بودن، کنایه از شاهی، پادشاهی، برای مِثال یک بندۀ تو دارد زاین سوی رود شاری / یک چاکر تو دارد زآن سوی گنگ رایی (فرخی - ۳۶۲) سار
مقام شار، امیری، پادشاهی، حکومت: یک بندۀ تو دارد زین سوی رود شاری یک چاکر تو دارد زان سوی رود رایی، فرخی، پیش از همه شاهان است از ماضی و مستقبل بیش از همه میران است از شیری و از شاری، منوچهری، رجوع به شار شود
مقام شار، امیری، پادشاهی، حکومت: یک بندۀ تو دارد زین سوی رود شاری یک چاکر تو دارد زان سوی رود رایی، فرخی، پیش از همه شاهان است از ماضی و مستقبل بیش از همه میران است از شیری و از شاری، منوچهری، رجوع به شار شود
لنگرگاه زیبا، قصبه و اسکله ای است در کلمبیا که از یک برزخ بوجود آمده است و در ساحل دریای آنتیل، در 70هزارگزی شمال غربی پاناما واقع است این لنگرگاه را در سنۀ 1502م. کریستوف کولومب کشف کرد، اسپانیاییها در سال 1584 قصبۀ مزبور را تأسیس کردند و مدت مدیدی قبل از کشف طریق تنگۀ هورن، در طی سالهای فراوان یکی از بزرگترین اسکله های آمریکا بود، هوای آن سنگین میباشد کوه شاری از کوههای خوزستان واقع در جنوب کوه هفت تنان و متصل به آن، (جغرافی مفصل تاریخی غرب ایران ص 31)
لنگرگاه زیبا، قصبه و اسکله ای است در کلمبیا که از یک برزخ بوجود آمده است و در ساحل دریای آنتیل، در 70هزارگزی شمال غربی پاناما واقع است این لنگرگاه را در سنۀ 1502م. کریستوف کولومب کشف کرد، اسپانیاییها در سال 1584 قصبۀ مزبور را تأسیس کردند و مدت مدیدی قبل از کشف طریق تنگۀ هورن، در طی سالهای فراوان یکی از بزرگترین اسکله های آمریکا بود، هوای آن سنگین میباشد کوه شاری از کوههای خوزستان واقع در جنوب کوه هفت تنان و متصل به آن، (جغرافی مفصل تاریخی غرب ایران ص 31)
مفرد شراه، نام فرقه ای از خوارج است، رجوع به شار شود: و جماعتی از خوارج برخاستند (در زمان خلافت معاویه بن ابی سفیان) و خود را شاری نام نهادند، یعنی خویشتن را بخدای تعالی فروخته ایم، از این آیت که: ان اﷲ اشتری من المؤمنین (قرآن 111/9) و مغیره از کوفه سپاه فرستاد و بپراکندشان، (مجمل التواریخ و القصص چ ملک الشعرای بهار ص 236)، نسبت است به شراه و آنان از خوارجند و نسبت به آنان شاری است، (لباب الانساب)، شاری منسوب است به شراه که طایفه ای از خوارج اند، (مجمل التواریخ و القصص چ ملک الشعرای بهار، حاشیۀ مصحح در ص 364 نقل از تاریخ طبری)
مفرد شُراه، نام فرقه ای از خوارج است، رجوع به شار شود: و جماعتی از خوارج برخاستند (در زمان خلافت معاویه بن ابی سفیان) و خود را شاری نام نهادند، یعنی خویشتن را بخدای تعالی فروخته ایم، از این آیت که: ان اﷲ اشتری من المؤمنین (قرآن 111/9) و مغیره از کوفه سپاه فرستاد و بپراکندشان، (مجمل التواریخ و القصص چ ملک الشعرای بهار ص 236)، نسبت است به شراه و آنان از خوارجند و نسبت به آنان شاری است، (لباب الانساب)، شاری منسوب است به شراه که طایفه ای از خوارج اند، (مجمل التواریخ و القصص چ ملک الشعرای بهار، حاشیۀ مصحح در ص 364 نقل از تاریخ طبری)
حمزه بن عبداﷲ و او عالم بود و تازی دانست، شعراء او تازی گفتند و سپاه او بیشتر همه از عرب بودند و تازیان بودند و گردیز او کرد، رجوع به تاریخ سیستان چ ملک الشعرای بهار ص 24 و 210 وحمزه بن عبداﷲ الخارجی و حمزۀ پسر آذرک شاری شود احمد بن محمد السکنی، حاکم گرگان در زمان المعتز باﷲ خلیفۀ عباسی، (مازندران و استراباد رابینو، ترجمه وحید مازندرانی ص 184)
حمزه بن عبداﷲ و او عالم بود و تازی دانست، شعراء او تازی گفتند و سپاه او بیشتر همه از عرب بودند و تازیان بودند و گردیز او کرد، رجوع به تاریخ سیستان چ ملک الشعرای بهار ص 24 و 210 وحمزه بن عبداﷲ الخارجی و حمزۀ پسر آذرک شاری شود احمد بن محمد السکنی، حاکم گرگان در زمان المعتز باﷲ خلیفۀ عباسی، (مازندران و استراباد رابینو، ترجمه وحید مازندرانی ص 184)
نام زنی مطربه که ابراهیم بن المهدی وی راخرید و آزاد ساخت و به همسریش گرفت. وی مایۀ شگفتی مردم عصر خود بود. المعتصم بر سر او با ابراهیم نزاع کرد، پس به هزار و پانصد دینارش بخرید و او از خانه خلیفه ای به خانه خلیفه ای انتقال یافت. آوازش مایۀ خوشی و راحت مردم سامره بود. (از اعلام المنجد)
نام زنی مطربه که ابراهیم بن المهدی وی راخرید و آزاد ساخت و به همسریش گرفت. وی مایۀ شگفتی مردم عصر خود بود. المعتصم بر سر او با ابراهیم نزاع کرد، پس به هزار و پانصد دینارش بخرید و او از خانه خلیفه ای به خانه خلیفه ای انتقال یافت. آوازش مایۀ خوشی و راحت مردم سامره بود. (از اعلام المنجد)
دیهی است جزء دهستان دشتابی بخش بویین، شهرستان قزوین، واقع در 36 هزارگزی شمال باختر بویین و 24 هزارگزی راه عمومی، جلگه و آب و هوای آب معتدل است، یکصد تن سکنه دارد، آب آن از قنات و محصولات عمده آن غلات و چغندرقند و شغل اهالی آن زراعت و گلیم و جاجیم بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دیهی است جزء دهستان دشتابی بخش بویین، شهرستان قزوین، واقع در 36 هزارگزی شمال باختر بویین و 24 هزارگزی راه عمومی، جلگه و آب و هوای آب معتدل است، یکصد تن سکنه دارد، آب آن از قنات و محصولات عمده آن غلات و چغندرقند و شغل اهالی آن زراعت و گلیم و جاجیم بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
نام شاعری از متقدمان و دو بیت زیر از اوست: در ظاهر اگر برت نمایم درویش زینم چه زنی بطعنه هردم صد نیش دارد هرکس بتا باندازۀ خویش در خانه خود بنده و آزاد و خدیش. بشاری (از سبک شناسی ج 1 ص 33) احمد بن علی بن احمد... بشاری رفاء بغدادی. از مخلص روایت میکند. (از اللباب ج 1 ص 125) ابوعبدالله المقدسی، شمس الدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن ابی بکر البنا مقدسی حنفی معروف به بشاری متولد به ’قدس’ بسال 375 هجری قمری صاحب احسن التقاسیم. رجوع به مقدسی شود
نام شاعری از متقدمان و دو بیت زیر از اوست: در ظاهر اگر برت نمایم درویش زینم چه زنی بطعنه هردم صد نیش دارد هرکس بتا باندازۀ خویش در خانه خود بنده و آزاد و خدیش. بشاری (از سبک شناسی ج 1 ص 33) احمد بن علی بن احمد... بشاری رفاء بغدادی. از مخلص روایت میکند. (از اللباب ج 1 ص 125) ابوعبدالله المقدسی، شمس الدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن ابی بکر البنا مقدسی حنفی معروف به بشاری متولد به ’قدس’ بسال 375 هجری قمری صاحب احسن التقاسیم. رجوع به مقدسی شود