جدول جو
جدول جو

معنی شارلو - جستجوی لغت در جدول جو

شارلو
(لُ)
چارلی چاپلین، هنرپیشه و کارگردان مشهور سینمای صامت و ناطق. وی بسال 1889 میلادی در شهر لندن متولد شد و دیرزمانی در ایالات متحدۀ امریکا بسر برد و از نوابغ عالم سینما بشمار است. رجوع به چارلی چاپلین در ذیل لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شارو
تصویر شارو
(پسرانه)
بازمانده یا پنهان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شارو
تصویر شارو
سار، پرنده ای کوچک و سیاه رنگ و حلال گوشت و بزرگ تر از گنجشک، شارک، شار، ساروک، سارک، سارج، ساری، ساسر
فرهنگ فارسی عمید
(لُ)
نام یکی از شهرهای ایالات متحدۀ امریکا در ایالت کارولین شمالی و جمعیت آن 134000 تن است. صنایع تهیۀ پنبۀ آن معروف اس-ت
لغت نامه دهخدا
(لُ)
از شهرهای کانادا و مرکز جزیره پرنس ادوار است. در ساحل خلیج هیلز براو واقع شده دارای 15000 تن جمعیت است تأسیسات بندری و فرودگاه دارد
لغت نامه دهخدا
(لُ دُ وُ)
همسر لوئی یازدهم و مادر شارل هشتم. وی بسال 1445م. تولد و بسال 1483 میلادی وفات یافت
لغت نامه دهخدا
(لُ کُ دِ مُ)
نام دختری از اعقاب کورنی، تراژدی نویس معروف فرانسوی. وی بسال 1768م. درشامپو (از ایالت ارن) تولد یافت. پدرش از نجبای ده نشین بود. وی در کودکی مادر خویش را از دست داد. همواره وقت خود را بخواندن کتب فلسفی و ادبی می گذارند: این دختر، مارا عضو معروف کنوانسیون را بضرب دشنه در حمام از پای درآورد تا بقول خود انتقام بدرفتاری او را نسبت به ژیروندن ها بازستاند. در تاریخ 17 ژوئیه سال 1793م. اعدام شد. هوئر نامی که فرمانده یکی ازدستجات گارد ملی بود با رضای او پس از صدور حکم شوم تصویر او را کشید و او با مقراض دسته ای از موهای قشنگ خود را چیده در حالتی که آن را به رسم هدیه به نقاش صورت خویش میداد گفت: - آقا نمیدانم به چه زبان از این زحمت شما تشکر کنم. من چیزی غیر از این ندارم خواهش میکنم که به رسم یادگار بپذیرید. بعد پیراهن سرخ را پوشیده بر عرابۀ مرگ سوار و بجانب ’میدان انقلاب’ رهسپار شد. این تصویر منحصر بفرد او که یک ساعت پیش از اعدامش کشیده شده در موزۀ ورسای موجود است. رجوع به مجلۀ بهار، سال دوم شماره 6 مقالۀ تحت عنوان ’شارلوت کوردای’ بقلم عبداﷲ مستوفی گرکانی شود
لغت نامه دهخدا
(لُ تِمْ)
از شهرهای آلمان است که از سال 1920م. ببعد به برلن ملحق شد. جمعیت آن 209000 تن است
لغت نامه دهخدا
(وُ)
فرانسوا گزاویه دو. یسوعی فرانسوی. وی بسال 1682م. در سن - کانتن تولد و بسال 1761م. وفات یافت. شط سن لوران و شط میسی سی پی را در امریکای شمالی او کشف کرده است
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان ینگجه بخش مرکزی شهرستان سراب، 242 تن سکنه دارد، آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و حبوب است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
نام سه تن از دوک های ساووا بترتیب در فاصله سالهای 1482- 1490 و 1490- 1496 و 1504- 1553 میلادی
لغت نامه دهخدا
ژاک آلکساندر، فیزیکدان فرانسوی، بسال 1746م، در بوژانسی تولد و بسال 1823م، وفات یافت، نخستین کسی بود که ئیدرژن را برای باد کردن بالن ها بکار برد، لامارتین هنگام سرودن اشعاری به نام الویر همسر جوان این دانشمند را در نظر داشته است
کنت سرزمین فلاندر، برادر لئوپولد سوم پادشاه بلژیک، وی بسال 1903 میلادی تولد یافت و از سال 1944 تا سال 1949 میلادی نایب السلطنۀ کشور بلژیک بود
لغت نامه دهخدا
نام چند تن از پادشاهان ناپل که عبارتند از: شارل اول یا شارل دانژو (1226- 1285 میلادی)،
شارل دوم معروف به شارل لنگ پسر شارل دانژو (1254- 1309 میلادی)،
شارل سوم پادشاه ناپل و هنگری (1345- 1386 میلادی)،
شارل چهارم، وی همان شارل اول پادشاه اسپانیا و شارل کنت امپراتور آلمان است،
شارل پنجم که همان شارل دوم پادشاه اسپانیا است،
شارل ششم که همان شارل ششم امپراتور آلمان است،
شارل هفتم که همان شارل سوم پادشاه اسپانیا است
نام چند تن از پادشاهان سوئد که مهترین آنان عبارتند از:
شارل نهم (1611- 1550 میلادی)، سومین پسر گوستاو وازا و پدر گوستاو آدولف که به سال 1604 میلادی به پادشاهی رسید،
شارل دهم یا شارل گوستاو (1622- 1660م،) جانشین کریستین،
شارل یازدهم (1655- 1697م،) پسر شارل گوستاو که بسال 1660 در پنج سالگی بپادشاهی رسید، وی بسال 1675م، بضد هلند با فرانسه متحد گشت و سلطنت مطلقه در کشور سوئد برقرار ساخت
نام چند تن از پادشاهان سیسیل که عبارتند از: شارل اول که همان شارل دانژو است، شارل دوم که همان شارل پنجم امپراطور آلمان یا شارل کن است، شارل سوم که همان شارل دوم پادشاه اسپانیا است، شارل چهارم که همان شارل ششم امپراطور آلمان است، شارل پنجم که همان شارل سوم پادشاه اسپانیا است
لغت نامه دهخدا
شارک، سارو، صاروج، (از فرهنگ جهانگیری ذیل سارو)، نام جانوری است سیاه رنگ که در هندوستان پیدا شود و مانند طوطی سخن گوید، (فرهنگ جهانگیری ذیل سارو)، بمعنی شارک است که جانور سخن گوی باشد، (برهان)، رجوع به شارک شود
لغت نامه دهخدا
(لُ اِ بِ دُ یِ)
همسر دوم دوک دورلئان برادر لوئی چهاردهم، مادر فیلیب دورلئان نایب السلطنه فرانسه، معروف به پرنسس پالاتین وی به سال 1652 میلادی در شهر هایدلبرگ تولد و بسال 1722م. وفات یافت. مراسلات و نامه های او که با صراحت لهجه و صداقت خشونت آمیزی نگاشته شده از جالب توجه ترین مدارک و اسناد تاریخ آداب و رسوم عهد سلطنت لوئی چهاردهم بشمار است
لغت نامه دهخدا
نام یکی از طوایف ایل قشقائی ایران و مرکب از بیست خانوار است که در ’همراه عمله’ ساکن هستند، (جغرافیای سیاسی کیهان ص 82)
لغت نامه دهخدا
(شَ کَ)
دهی است از دهستان خروسلو از بخش گرمی شهرستان اردبیل. آب از چشمه و رودخانه. سکنۀ آن 225 تن است. محصول عمده غلات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
مرتضی قلیخان شاملو، متخلص به مرتضی، در اوایل سلطنت شاه صفی ایشیک آقاسی بود سپس عزل گردید و در زمان تألیف تذکرۀ نصرآبادی به وزارت اردبیل گماشته شد، دیوان مخطوط او ذیل شمارۀ 4586 کتاب خانه ملی ملک موجود است، (از الذریعه ج 9 ص 1027)
مرتضی قلیخان سلطان شاملو، فرزند ارشد حسینخان شاملو است، نصرآبادی درباره او گوید: مردی در کمالات انسانی بی نظیر و در خط شکسته زبردست بود، از اشعار او ابیاتی نیز آورده است
قیصر، از طایفۀ شاملو، معروف به هروی است زیرا مدتی در هرات از ملازمان حسین خان بود و معارض ملاشکوهی، از تاریخ زندگی او اطلاعی در دست نیست، (از الذریعه ج 9 ص 894)
لغت نامه دهخدا
ایشک چوپان، دهی است جزء دهستان خرقان بخش آوج شهرستان قزوین واقع در 30000 گزی خاوری آوج. هوای آن معتدل و دارای 417 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، باغات انگور. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالی و جاجیم بافی است. راه آن مالرو است، از طریق رودخانه ماشین میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی از دهستان بدوستان بخش هریس شهرستان اهر، دارای 365 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آن غلات، حبوب و سردرختی، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
ژان باتیست. پزشک و کاشف فرانسوی. وی بسال 1867 میلادی در نویی -سور - سن تولد و به سال 1936 میلادی در سفر دریا وفات یافت. پسر شارکو (ژان مارتن) و مصنف آثار درخشان در زمینۀ مطالعات خود در اقیانوسهای مناطق جنوبی است
ژان مارتن. پزشک فرانسوی که بسال 1825 میلادی در شهر پاریس متولد و بسال 1893م. وفات یافت. شهرت او بسبب آثاری است که درباره بیماریهای عصبی تصنیف کرده است. رجوع به روانشناسی از لحاظ تربیت دکتر علی اکبر سیاسی شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
نیکلا. رسام و حکاک فرانسوی. وی بسال 1792م. در پاریس تولد و بسال 1845م. وفات یافت. در ترسیم صحنه های نظامی استاد بوده و سربازان گارد قدیم متعلق به دورۀ امپراطوری ناپلئون را بسیار ماهرانه نقاشی کرده است
لغت نامه دهخدا
مرکز کمون ئن از آروندیسمان شاتو - تیری، واقع در ساحل رودمارن، دارای 1650 تن جمعیت است، معادن سنگ گچ و سنگ آهک دارد
لغت نامه دهخدا
(یُ)
مرکز کمون لوار از آروندیسمان رو آن، واقع در کنار رود سرنن دارای 5000 تن جمعیت است. نمایشگاه موسوم به سن فورتونا متعلق به قرن یازدهم میلادی در آن جای دارد. صنعت حریربافی آن مشهور است
لغت نامه دهخدا
(رُ)
مرکز آروندیسمان سون - ئه - رلوار، واقع در ملتقای رودخانه های ارکونس و سمانس که برود لوار می ریزد: دارای 3300 تن جمعیت است. دامداری و دامپروری و مرغداری و چینی سازی و صنایع ذوب فلزات آن معروف است
لغت نامه دهخدا
دیهی است از دهستان آواجیق، بخش حومه شهرستان ماکو، واقع در 26 هزارگزی جنوب باختری ماکو و 2 هزارگزی شمال راه شوسۀ کلیساکندی، از لحاظ موقع جغرافیایی جلگه ای و آب و هوای آن معتدل و سالم است، 442تن جمعیت دارد، آب آن از قره سو، محصول عمده آن غلات و شغل اهالی آن زراعت، گله داری، صنایع دستی و جاجیم بافی است، راه ارابه رو دارد و در تابستان از راه اورج کندی رفت و آمد با اتومبیل امکان پذیر است، شامل دو محل بفاصله 3 هزارگزی یکدیگر است که به شادلوی بالا و شادلوی پایین معروفند، شادلوی بالا دارای 156 تن جمعیت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 289)
لغت نامه دهخدا
چهارلو، اصطلاحی در بازی ورق، نام یکی ازورق های بازی، ورق بازی که چهار خال دارد، نام ورقی از اوراق بازی که چهار خال بر آن نقش شده، نام هر ورقی از ورقهای بازی که چهار خال از یکی از خالهای مختلف بر روی آن نقش شده باشد، و رجوع به چهارلو شود
لغت نامه دهخدا
(لُ)
ملکۀ امپراطوری مکزیک. وی بسال 1840م. در لاکن تولد و به سال 1927م. وفات یافت. دختر لئوپولد اول پادشاه بلژیک است. با آرشیدوک ماکسیمیلین ازدواج کرد و پس از اعدام شدن همسرش که به امپراطوری مکزیک رسیده بود مشاعر خود را از دست داد
لغت نامه دهخدا
تصویری از شارو
تصویر شارو
پرنده ایست سیاه رنگ سارک ساری شارو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شارلت
تصویر شارلت
فرانسوی تورکلاه، لرزانک سیب
فرهنگ لغت هوشیار
لبه ی پارچه یا هر چیز بافتنی
فرهنگ گویش مازندرانی
نام منطقه ای در بابل کنار بابل
فرهنگ گویش مازندرانی