جدول جو
جدول جو

معنی شارعه - جستجوی لغت در جدول جو

شارعه
(رِ عَ)
تأنیث شارع. دارٌ شارعه، خانه ای که در آن بسوی راه باز باشد. (ناظم الاطباء). قریبه من الطریق النافذ. (اقرب الموارد). ج، شوارع. (اقرب الموارد). رماح شارعه و شوارع، نیزه های راست بسوی کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)... ای مسدده. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
شارعه
مونث شارع لب خیابان خانه لب خیابان، دم فرود ستاره نزدیک به فرود
تصویری از شارعه
تصویر شارعه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شارده
تصویر شارده
شارد، رمنده، رمیده، گریخته، آنکه از اطاعت سر باز بزند، نافرمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قارعه
تصویر قارعه
صد و یکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۱ آیه
جمع قوارع
روز قیامت، روزی که تمام مردگان به پا خیزند و به حساب اعمال آن ها رسیدگی شود، یوم الجمع، روز شمار، روز درنگ، یوم الدین، روز وانفسا، فرجام گاه، روز پسین، یوم الحساب، یوم السبع، یوم التلاقی، رستخیز، روز امید و بیم، یوم القرار، رستاخیز، ستخیز، طامة الکبریٰ، یوم دین، روز بازپرس، روز رستاخیز، یوم الحشر، روز بازخوٰاست، یوم النشور، روز جزا، یوم التّناد، نشور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاعره
تصویر شاعره
شاعر، داننده و دریابنده، جمع شعرا، شعر گوینده، چکامه سرا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
خبر معمولاً نادرستی که شیوع پیدا کرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فارعه
تصویر فارعه
شرافتمند، شریف، باشرف، اصیل و نجیب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاسعه
تصویر شاسعه
شاسع، دور، بعید، منزل دور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاعره
تصویر شاعره
زن شاعر
فرهنگ لغت هوشیار
مونث قارع سختی، رستخیز مونث قارع، سختی داهیه، جمع قوارع، رستاخیر قیامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فارعه
تصویر فارعه
مونث فارع و زبر کوه، روی رود بار، بالای را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شافعه
تصویر شافعه
مونث شافع و لوچ دوبین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شارجه
تصویر شارجه
بندریست در یکی از شیخ نشینهای خلیج فارس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شارحه
تصویر شارحه
مونث شارح گزارند ه مونث شارح: اقوال شارحه
فرهنگ لغت هوشیار
مونث شارد چکامه چکامه ای که برسر زبانهاباشد مونث شارد، واحد شارد، جمع شوارد شرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شارژه
تصویر شارژه
فرانسوی پر، بارشده پربار، دارا
فرهنگ لغت هوشیار
مونث شائع سرت برزبانی چکاچک درو مونث شایع خبری که شیوع یافته (راست یا دروغ)، جمع شایعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شائعه
تصویر شائعه
مونث شائع سرت برزبانی چکاچک درو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشرعه
تصویر اشرعه
جمع شراع، بادبان ها، زه های کمان، گردن های شتران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاعره
تصویر شاعره
((عِ رَ یا رِ))
زنی که شعر گوید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
((یِ عَ یا عِ))
مؤنث شایع. خبری که شیوع یافته باشد، جمع شایعات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قارعه
تصویر قارعه
((رِ عِ یا عَ))
مؤنث قارع، سختی، داهیه، رستاخیز، قیامت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
چو، رواگه، دهان زد، سخن پراکنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
Gossip, Rumor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
potins, (FR) rumeur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
сплетня , слух
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
Klatsch, (DE) Gerücht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
плітка , чутка
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
plotka, (PL) plotka
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
八卦 , 谣言
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
fofoca, (PT) boato
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
pettegolezzo, (IT) voce
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
chisme, (ES) rumor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
roddel, (NL) gerucht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شایعه
تصویر شایعه
अफवाह , अफवाह
دیکشنری فارسی به هندی