جدول جو
جدول جو

معنی شاخول - جستجوی لغت در جدول جو

شاخول
نوعی غله که بدان نان پزند
تصویری از شاخول
تصویر شاخول
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آنچه از چوب و غیره که صیاد آهوان برای بدام انداختن آنها آماده سازد جمع دواحیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاخور
تصویر شاخور
صاحب شاخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاقول
تصویر شاقول
پارسی تازی گشته شاغول ازابزارهای ساختمانی
فرهنگ لغت هوشیار
گلوله ای است فلزی که باریسمان از گونیا بیاویزند تا بدان راستی و کجی دیوار یا پایه بنا را معلوم کنند توسط بنایان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاخور
تصویر شاخور
شاخ دار، دارای شاخ، پرشاخه
شاه کوره، کورۀ بزرگ، کورۀ آجرپزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاغول
تصویر شاغول
شاغول، گلولۀ فلزی آویخته به نخ که در بنّایی برای امتحان کردن کجی یا راستی پایه و دیوار به کار می برند، شاقول، شاهول
فرهنگ فارسی عمید
کوتاه شده ماخولیا گونه ای مرض عصبی است که با اختلال قوای عضلانی و دماغی همراه است و معمولا در دنباله فلج عمومی یا تحت شکنجه شدید روحی وجسمی (محبوسانی را که شکنجه شدید میدهند) ویا بر اثر مرض صرع یا در اشخاص هیستریک و یا بطور مادر زادی پدیدآید. مبتلایان باین مرض گاه از خوردن و آشامیدن خودداری مینمایند بنحوی که بحالت مرگ میرسند و گاهی خودکشی میکنند. برای معالجه این بیماران استراحت کامل و مسافرت به نقاط خوش آب و هوا و جدا بودن از افراد دیگر و از حوادث لازم است. این معالجه باید با تجویز داروهای مقوی قوای دماغی همراه باشد مالنخولیا خبط دماغ صبارا صباره، یکی از عواطف مرکب است و آن از تذکر حالات مطبوع مفقود واز اندوه فعلی که آنهارا احاطه کرده است و غیره ترکیب شده. توضیح 1 مالنخولیا بصورتهای: مالیخولیا ماخولیا ملنخولیا مالیخ مالنخ و غیره در آمده
فرهنگ لغت هوشیار
ابزاری در بنایی برای تراز کردن دیوار و آن قطعه فلزی مخروطی شکل است که به انتهای ریسمان بنایی بسته می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شاهول
تصویر شاهول
شاغول، گلولۀ فلزی آویخته به نخ که در بنّایی برای امتحان کردن کجی یا راستی پایه و دیوار به کار می برند، شاقول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاقول
تصویر شاقول
شاغول، گلولۀ فلزی آویخته به نخ که در بنّایی برای امتحان کردن کجی یا راستی پایه و دیوار به کار می برند، شاهول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاخل
تصویر شاخل
نوعی غله که بدان نان پزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شخول
تصویر شخول
بانگ فریاد، سوت صفیر، ناله، پژمردگی افسردگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شخول
تصویر شخول
سوت، سفیر، ناله، فریاد، شخل، شخیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاخل
تصویر شاخل
نوعی غله شبیه ماش که از آن نان می پزند، برای مثال می خوری تو گرچه الوان نعمت اندر خوان کس / نان شاخل بهتر آید گر خوری بر خوان خویش (خاقانی - لغت نامه - شاخل)
شاخ و برگ دادن: کنایه از سخن، حکایت یا واقعه ای را با طول و تفصیل بیان کردن و چیزهایی را بر اصل مطلب افزودن
شاخ و برگ بستن: کنایه از سخن، حکایت یا واقعه ای را با طول و تفصیل بیان کردن و چیزهایی را بر اصل مطلب افزودن، شاخ و برگ دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شخول
تصویر شخول
((شُ))
بانگ، سوت، صفیر، ناله، پژمردگی
فرهنگ فارسی معین