گیاهی تزیینی و خوش بو با ساقۀ کوتاه و گل های سرخ یا کبود و کمی سرازیر که ریشۀ آن مصرف دارویی دارد، چنگ مریم، گل سرنگون، گل نگونسار، بخور مریم، پنجۀ مریم
گیاهی تزیینی و خوش بو با ساقۀ کوتاه و گُل های سرخ یا کبود و کمی سرازیر که ریشۀ آن مصرف دارویی دارد، چَنگِ مَریَم، گُلِ سَرنِگون، گُلِ نِگونسار، بُخورِ مَریَم، پَنجِۀ مَریَم
گیاهی تزیینی و خوش بو با ساقۀ کوتاه و گل های سرخ یا کبود و کمی سرازیر که ریشۀ آن مصرف دارویی دارد، بخور مریم، چنگ مریم، پنجۀ مریم، گل سرنگون، گل نگون سار
گیاهی تزیینی و خوش بو با ساقۀ کوتاه و گُل های سرخ یا کبود و کمی سرازیر که ریشۀ آن مصرف دارویی دارد، بخور مریم، چنگ مریم، پنجۀ مریم، گُل سرنگون، گُل نگون سار
جاری شدن و روان گردیدن آب، شراب و امثال آن باشد. (برهان). روان شدن آب، خون و مانند آن. (منتهی الارب) (غیاث) (آنندراج). رفتن آب. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 60)
جاری شدن و روان گردیدن آب، شراب و امثال آن باشد. (برهان). روان شدن آب، خون و مانند آن. (منتهی الارب) (غیاث) (آنندراج). رفتن آب. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 60)
نام ولایتی است که دارچینی خوب از آنجا آورند. (برهان). جزیره ای است که از کوهش یاقوت بهتر حاصل میشود و آن بطرف جنوب هند است. (غیاث اللغات). سراندیب. جزیره ای است در جنوب هندوستان که بواسطۀ تنگۀ ’پالک’ از هندوستان جدا میشود و آن یکی از کشورهای مشترک المنافع بریتانیا است. مساحت آن 65607 کیلومتر و 9165000 تن سکنه دارد. پایتخت آن ’کلمبو’ است. محصول عمده آن چای، برنج، ادویه، کائوچو، و روغن خرما است. سراندیب توده ای است کوهستانی که بسوی جنوب بر ارتفاع آن افزوده میشود تا به 2500 متر میرسد. جمعیت در مغرب و جنوب و جنوب جزیره متمرکزند. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به سراندیب شود
نام ولایتی است که دارچینی خوب از آنجا آورند. (برهان). جزیره ای است که از کوهش یاقوت بهتر حاصل میشود و آن بطرف جنوب هند است. (غیاث اللغات). سراندیب. جزیره ای است در جنوب هندوستان که بواسطۀ تنگۀ ’پالک’ از هندوستان جدا میشود و آن یکی از کشورهای مشترک المنافع بریتانیا است. مساحت آن 65607 کیلومتر و 9165000 تن سکنه دارد. پایتخت آن ’کلمبو’ است. محصول عمده آن چای، برنج، ادویه، کائوچو، و روغن خرما است. سراندیب توده ای است کوهستانی که بسوی جنوب بر ارتفاع آن افزوده میشود تا به 2500 متر میرسد. جمعیت در مغرب و جنوب و جنوب جزیره متمرکزند. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به سراندیب شود
بنج. (تحفۀ حکیم مؤمن) (از اقرب الموارد). شوکران. شیکران. (یادداشت مؤلف). بزرالبنج. (الفاظ الادویه). گیاهی است پیوسته سبز و دانۀ آن را میخورند. (منتهی الارب). و تخم آن بزرالبنج و ماش عطار و خداع الرجال و ریشه آن تب انگیز است. (یادداشت بخط مؤلف)
بنج. (تحفۀ حکیم مؤمن) (از اقرب الموارد). شوکران. شیکران. (یادداشت مؤلف). بزرالبنج. (الفاظ الادویه). گیاهی است پیوسته سبز و دانۀ آن را میخورند. (منتهی الارب). و تخم آن بزرالبنج و ماش عطار و خداع الرجال و ریشه آن تب انگیز است. (یادداشت بخط مؤلف)
شیره ای را گویند که از خرمای رسیده بچکد، (برهان) (ناظم الاطباء) (جهانگیری) (الفاظ الادویه) : ارده وبخرک و سیلان چو یک اشکم بخوری بر دلت کشف شود چند هزاران اسرار، بسحاق اطعمه، ، نوعی از دوشاب، (برهان) (فرهنگ رشیدی)، نام نوعی از یاقوت، (فهرست مخزن الادویه) (الجماهر ص 43)
شیره ای را گویند که از خرمای رسیده بچکد، (برهان) (ناظم الاطباء) (جهانگیری) (الفاظ الادویه) : ارده وبخرک و سیلان چو یک اشکم بخوری بر دلت کشف شود چند هزاران اسرار، بسحاق اطعمه، ، نوعی از دوشاب، (برهان) (فرهنگ رشیدی)، نام نوعی از یاقوت، (فهرست مخزن الادویه) (الجماهر ص 43)
گوهر ارزسنگ روانگی روان شدن، بینی چک وینیزک (گویش گیلکی) روان شدن آب دماغ، سوزاک از بیماری ها روان شدن آب خون و غیره، جریان آب و جز آن روانی. شیره ای که از خرمای رسیده بچکد، نوعی دوشاب
گوهر ارزسنگ روانگی روان شدن، بینی چک وینیزک (گویش گیلکی) روان شدن آب دماغ، سوزاک از بیماری ها روان شدن آب خون و غیره، جریان آب و جز آن روانی. شیره ای که از خرمای رسیده بچکد، نوعی دوشاب